کنجکاوی در مورد موجودات فرازمینی و ماورایی، قدمتی به تاریخ بشریت دارد اما سینما به این ماجراجوییهای خیالی، رنگ واقعیت پاشید تا انسانها بتوانند رویاهای خود را بر پردۀ نقرهای تماشا کنند. فیلم وسعت شب (The Vast of Night) با زاویۀ دید متفاوتی به سراغ موضوع فضاییها رفته است. این فیلم علیرغم تفاوتهای فراوان با دیگر فیلمهای این زیرژانر علمی-تخیلی و کمهیجان بودنش، مورد توجه بسیاری از منتقدان قرار گرفت و بار دیگر این موضوع پرتکرار و حاشیه را بر سر زبانها انداخت.
با نگاه به سایتهای رتبهبندی فیلم، میشود به این نتیجه رسید که وسعت شب از آن دست فیلمهایی است که باید آن را تماشا کرد. آیامدیبی امتیاز ۶/۷ را به این فیلم داده اما رضایت ۹۲درصدی منتقدان راتن تومیتوز در کنار امتیاز ۸۴ متاکریتیک، نوید یک فیلم خوب را میدهد. سفری ارزان به دهۀ ۵۰ میلادی که برای سازندگانش، ۷۰۰هزار دلار بیشتر آب نخورده، با داستانی سرراست و فرمی ساده، به دور از جلوههای ویژۀ عجیب و غریب رایج، یک فیلم علمی-تخیلی جمع و جور را شکل میدهد.
خلاصۀ داستان
ماجرا از سالن ورزشی یک دبیرستان شروع میشود که قرار است تمام شهر برای تماشای مسابقۀ بسکتبال به آنجا بروند اما اورت و فی که دو شخصیت اصلی فیلماند، باید در شیفت شب رادیو مشغول باشند. فی که مسئول وصل کردن تماسهای تلفنی است، متوجه اختلالی در برقراری تماسها میشود و صدایی عجیب روی خط او میافتد. تماس هراسان یک شهروند در مورد اتفاقات عجیبی که در حال وقوع است، فی و اورت را مجاب میکند که مسئله را پیگیری کنند. هر چه داستان به جلو حرکت میکند، وسعت شب ریتم بهتری پیدا میکند و در نهایت اتفاقی که نباید بیفتد، با پایان بازی بسکتبال همزمان شده و مخاطب را که دیگر کاملا با شخصیت ها همراه است، شوکه میکند.
سرراست و بیحاشیه
وسعت شب را در میان سایر فیلمهایی که تاکنون برای فضاییهای ساختهاند، می توان سرراست و ساده لقب داد. فیلمنامهای که اگرچه خالی از اشکال نیست، اما با توجه کامل به فاکتورهای زیرژانر خود، تلاش میکند فضایی مختص به خود بیافریند. سفر به دهۀ ۵۰ آمریکا و روایت ماجرایی ماورایی، آنهم از زاویۀ یک برنامهساز رادیویی، موقعیت بکری است که اگر در اختیار یک کارگردان حرفهایتر قرار میگرفت حتما به نتیجهای بهتر میانجامید اما پتسرون در اولین فیلم بلند حرفهای خود، توانسته سر و شکل درستی برای آن خلق کند و با روایت روان قصهاش، به نتیجهای قابل قبول دست یابد.
دوباره برخورد نزدیک
استیون اسپیلبرگ با فیلمهای برخورد نزدیک از نوع سوم و منطقۀ گرگ و میش، تأثیر عمیق و گستردهای بر فیلمهایی که موجودات فضایی را موضوع فیلم خود قرار میدهند گذاشته است. اصواتی نامفهوم اما آشنا، شیئی نورانی در آسمان، و ناپدید شدن کودکان در فضایی عجیب و غریب، همگی از ویژگیهایی که اکثر فیلمهای با این موضوع، سعی میکنند در فرم و فیلمنامۀ خود به آنها توجه کنند. مسئله موجودات فضایی به قدری در دنیای امروز اهمیت پیدا کرده که به ظهور فرقههای مذهبی در مدح و پرستش آنها منجر شده است. مسئلۀ غیرقابل انکار، تأثیر سینما بر باورپذیری بیشتر این موجودات بوده است و وسعت شب با نگاهی واقعگرایانه، این مسئله را توصیف میکند.
نظرات کاربران
نظرات کاربران