تومباد فیلمی در ژانر ترسناک است که به جرأت میتوان آن را یکی از بهترین فیلمهای انگشتشمار ژانر وحشت تاریخ سینمای هند دانست. با توجه به اینکه این فیلم دومین ساختۀ این کارگردان بود و چهرۀ تجاری در آن بازی نمیکرد و تمام بازیگران، چهرههای تازهای برای سینمای هند بودند، باز هم فروش فوقالعادهای را برای سازندگانش در پی داشت. از طرفی نیز در بسیاری از جشنوارههای بینالمللی به نمایش درآمد و مورد پسند منتقدان جهانی قرار گرفت. در جشنوارۀ فیلمفیر (معتبرترین جشنواره سینمایی هند) نیز موفق به کسب ۳ جایزه و نامزد بهترین فیلم هنری شد. مهمترین دلیل این موفقیت، داستان اصیلی است که با توسل به گذشتۀ غنی این کشور در داستانپردازی و توجه به انسان، بسیار جذاب و گیرا از آب درآمده است. امتیاز ۸.۳ در آیامدیبی بر این ادعا صحه میگذارد.
داستان فیلم
در سال ۱۹۴۷ وینایاک رائو برای پسر ۱۴ سالهاش، داستان خدای ثروت و غذا را تعریف میکند. وقتی که خدای ثروت و دارایی زمین را میآفریند، ۱۶۰میلیون خدا را نیز به دنیا میآورد اما محبوبترین فرزندش، نخستین فرزند اوست که نامش هستر است. هستر به طلای نامحدودی که خدای مادر به زمین میبخشد طمع میورزد و از آن خودش میکند. همین که میخواهد گندم را نیز به انحصار خود درآورد، خدایان دیگر به او حمله میکنند و خواستار نابودیاش میشوند. از آنجا که خدای مادر او را بسیار دوست دارد او را در رحم خود جای میدهد. اما او را نفرین میکند تا همیشه گرسنۀ گندم بماند و به فراموشی سپرده شود. اهالی روستای تومباد به دلیل حرص و طمع معبدی برای هستر میسازند و در طلب طلاهای او عبادت میکنند. مادربزرگ وینایاک که تبدیل به هیولایی نامیرا شده، کسی است که هستر او را لمس کرده و تاوان طمعورزیاش را میپردازد. وینایاک در تلاش کشف گنج هستر مدام پاپیچ مادربزگش میشود.
فیلمسازی با چاشنی هندی
دنیا برای نیاز همه انسانها کافی است اما نه برای طمعشان. این جمله از گاندی در ابتدای فیلم، تم اصلی داستان آن را مشخص میکند. طمعورزی موضوعی است به قدمت حضور بشر در کرۀ خاکی که میزان کمی از آن باعث بهبودی و بیشتر از حدی موجب نابودیاش میشود. اما فیلم تومباد با نحوۀ بازگویی داستان و فضاسازی خاصش بیننده را مجذوب خودش میکند. در جاهایی از فیلم مخاطب تنها محو تصاویرگشت زدن در عمارت قدیمی و کشف راه رسیدن به گنج توسط وینایاک میشود. اتفاق جذاب دیگری که تومباد را انقدر جذاب میکند؛ استفاده از سنت و فرهنگ مردم هند به خصوص منطقۀ ماهاراشتراست. مانند خدای ثروت که شباهت بسیاری به الهه لاکشمی دارد و یا احترام به خودداری در مقابل هوسهای دنیوی و رعایت اعتدال که ریشه در مذهب هندو دارد.
فیلمنامه
فیلمنامه مانند داستان فیلم از قواعد کلاسیک فیلمنامهنویسی و اشل به خصوص آن استفاده میکند، همچنین قانون علت و معلول را با حساسیت بالا رعایت میکند و پازل معمایی فیلم را به درستی در کنار هم میچیند. از دیگر ویژگیهای جذاب فیلم که جنبه انسانی-فلسفی به فیلم میدهد، شخصیتپردازی آن است که به هیچوجه سعی در واقعگرا بودن آنها ندارد اما مانند نظریههای فیلسوفان و جامعهشناسان، انتخابهای آنان را وابسته به شرایطی که در آن قرار میگیرند قضاوت میکند. از طرفی زندگی آنها را معلول انتخابها و رفتارشان میداند و از طرفی دیگر قدرت غرایز و خواستهای بشر را به عنوان بزرگترین جبر زندگی آن نشان میدهد. در کل تومباد در عین تکیه بر گذشته، به مخرب بودن بسیاری از خواهشهای انسان اشاره میکند و نگاه نو خود را نیز به فیلم اضافه میکند مانند ملالی که از نامیرا بودن انسان به وجود میآید و برخلاف عقاید گذشتگان نعمت که نه، بدترین نفرین است.
نظرات کاربران
نظرات کاربران