نخنداندن به هر وسیلهای، اگرچه یک آرمان والا برای ژانر تأثیرگذار و پرسابقۀ کمدی محسوب نمیشود، اما در اوضاع اسفبار سینمای کمدی ایران، میتواند ویژگی قابل احترامی برای هر فیلم باشد. سریال خوب، بد، جلف: رادیواکتیو به تهیهکنندگی و کارگردانی محسن چگینی، یکی از معدود مجموعههای کمدی این روزها است که با احترام به مخاطب، خوب هم میفروشد. این مجموعۀ نمایش خانگی ادامۀ فیلم سینمایی خوب، بد، جلف۲: ارتش سری است با این تفاوت که اینبار پیمان قاسمخانی فقط نویسندۀ فیلمنامه است و در این مسیر، مهراب قاسمخانی و امیرمهدی ژوله وی را همراهی میکنند.
پایانبندی ناگهانی خوب، بد، جلف۲: ارتش سری، نوید ساخت قسمتی دیگر از این فیلم را به همراه داشت اما تیم سازنده، با ساخت یک سریال نمایش خانگی، حسابی سر و صدا به راه انداختند و در اندک زمانی توانستند مخاطبان زیادی را با خود همراه کنند. حضور برادران قاسمخانی و امیر مهدی ژوله، برای موفق شدن هر مجموعهای کافیست مخصوصا اگر در کنار زوج سینمایی موفقی مانند پژمان جمشیدی و سام درخشانی قرار بگیرند. تجربۀ موفق دو قسمت سینمایی خوب، بد، جلف و سریال پژمان، هر بینندهای را وسوسه میکند تا به تماشای مجموعۀ خوب، بد، جلف: رادیواکتیو بنشیند.
خلاصۀ داستان
پژمان جمشیدی و سام درخشانی به همراه رادیواکتیوهای دزدیده شده، در دست تروریستهای چچنی اسیر میشوند. نیروهای ارتش سری نیز از سوی دیگر برای به دست آوردن کیک زرد دزدیده شده، تلاش میکنند ولی محمولۀ کیک زرد به دست حسام بوالهوس میافتد. درگیری میان ارتش سری و حسام بوالهوس به خلق لحظات ویژهای میانجامد که جز در آثار قاسمخانیها دیده نمیشود. خوب، بد، جلف: رادیواکتیو خط داستانی به دست آوردن مواد رادیواکتیوی را دنبال میکند اما خرده روایتهای فیلم، حتی از این خط اصلی جذابتر هستند و یکی از عوامل موفقیت آن به حساب میآیند.
کارگردانی
چگینی که بیشتر عمر حرفهای خود را به تهیهکنندگی مشغول بوده، تهیۀ سریالهای کمدی موفق تلویزیونی زیادی را در کارنامۀ خود دارد. شبهای برره، دزد و پلیس، پژمان و ساختمان پزشکان، از جمله سریالهای تلویزیونی موفق در کارنامۀ اوست. در مجموعۀ خوب، بد، جلف: رادیواکتیو اما محسن چگینی را در مقام کارگردان و تهیهکننده به چالش کشیده که البته تا حد زیادی از پس آن بر آمده است. به زعم بسیاری از منتقدان، کارگردانی سکانسهای ابتدایی سریال در فضای بستۀ قطار و پس از آن سکانسهای باز جنگل، هرچند فوقالعاده نیست اما قابل قبول است و علاوه بر انتقال حس از فیلم سینمایی قبلی به سریال، میتواند حس و حال مخصوص به خود را بیافریند.
فیلمنامه
قاسم خانیها و ژوله، روزمۀ سنگینی در کمدیهای موقعیت دارند که بسیاری از کارهای آنها قابل دفاع است. خوب، بد، جلف: رادیواکتیو اما در فیلمنامه به یکی از مشکلات همیشگی سینمای ایران دچار میشود؛ آب بستن به سریال. این اصطلاح در مورد بسیاری از مجموعههای نمایشی چه در تلویزیونی و چه در نمایش خانگی مصداق دارد و این سریال نیز از آن مستثنی نیست. به لطف دو قسمت قبلی این فیلم و سریال پژمان، شخصیتپردازی دو کارکتر اصلی به خوبی قوام یافته و کماشتباه است. حضور شخصیتهای جدید در این مجموعه، مثل شکیب شجره به لطف پشتوانۀ فیلمنامه، نتیجۀ قابل قبولی دارد. در جذابیت خرده روایتهای فیلم شکی نیست، اما توجه بیش از حد به آنها در بعضی موارد، ذهن مخاطب را از خط اصلی منحرف میکند.
خوب، بد، جلف: رادیواکتیو در سایت فیلیمو انتشار مییابد و قسمت سیزدهم این سریال، به عنوان قسمت پایانی، اعلام شده است و همین روزها منتشر میشود. پس اگر به کمدی-اکشن با طعم قاسمخانیها علاقهمندید حتما این سریال را تماشا کنید.
نظرات کاربران
نظرات کاربران