معرفی فیلم تئاتر «فرانکنشتاین» (دنی بویل، ۲۰۱۱) | هیولایی در قالب فرانکنشتاین

مدیر سایت 1391 روز پیش
بازدید 264 بدون دیدگاه

در شبی که مری شلی و همسر و دوست آنها بر سر یک شوخی، بازی نوشتن یک اثر ترسناک را شروع می­کنند، هیچ­کدام از آنها فکرش را هم نمی­‌کردند که خانم شلی، اثر بی‌نظیر فرانکنشتاین را خلق کند و این اثر گروتسک تبدیل به یکی از سردمداران این سبک شود. دو قرن پس از این اتفاق و بعد از اقتباس‌­های زیاد و چه‌بسا بی‌نظیری که از این اثر فوق­‌العاده انجام شد، این‌بار نوبت به دنی بویل رسید که فرانکنشتاین را در قالب تئاتر جان تازه­‌ای ببخشد و این‌بار آن را در قالبی جدید به روی صحنه بیاورد.

دنی بویل که پیش از این خود را با فیلم تحسین شدۀ میلیونر زاغه­‌نشین ثابت کرده بود، این‌بار با تیم بازیگران خوبی چون بندیکت کامبربچ و جانی لی­میلر، فرانکنشتاین را به روی صحنه برد. تئاتر فرانکنشتاین در سال ۲۰۱۱ توسط کمپانی نشنال تئاتر لندن اجرا شد و زمان قرنطینۀ ۲۰۱۹ فرصتی شد که مخاطبان جهانی آن نیز موفق به تماشای فیلم تئاتر این هیولای نیمه انسان شوند. تئاتر در بستری رئال اجرا می­‌شود، نکته­‌ای که باعث می‌شود فضای گروتسک رمان به خوبی به مخاطب القا شود و هرچه بیشتر مخاطب را درگیر همذات­‌پنداری با آن کند.از نکات شایان توجه این‌کار نیز بازی هر دو بازیگر در هر دو نقش فرانکنشتاین و هیولا است و جدا از به رخ کشیدن بازی بی­‌نظیر هردوی آنها در این دو نقش، مخاطب را درگیر این سوال بنیادین می­‌کند که آیا انسان­‌ها خود هیولایی بالقوه نیستند؟

کارگردانی

فرانکنشتاین دنی بویل با صحنه­‌ای شکیل، کارگردانی حساب‌شده و نورپردازی رئالی که دارد، برای مخاطب صحنه­‌ای زنده و قابل لمس را به وجود می‌آورد. استفاده از برف و باران روی صحنه، نورهایی که به ستارگان شب می­مانند و صحنۀ چرخان آن که هربار با چرخش خود صحنه‌­ای جدید را نمایان می‌کند و از طرف دیگر باعث می­‌شود تعویض صحنه به سرعت انجام شود. به­ طوری که مخاطب حتی لحظه‌­ای از فضای به وجود آمده در نمی‌­آید.

بازیگران

حتی اگر هیچ­کدام از اینها نیز ما را سر کیف نیاورد که این تئاتر را تماشا کنیم یا اصولا از آن دسته انسان­‌هایی باشیم که فیلم را به تئاتر ترجیح می­‌دهیم اما باز هم از بازی شگفت‌انگیز کامبربچ و لی­میلر نمی­‌توان گذشت. بازی­‌ای که برای هر مخاطبی جذاب و مورد توجه است و چه‌بسا برای علاقه‌­مندان به بازیگری یک کارگاه بازیگری محسوب می‌شود.

فرانکنشتاین تئاتری است که هر کسی با هر تخصصی بهره­‌ای از آن می­‌برد. از لذتی که مخاطب عام با دیدن فضا و بازی‌­های این تئاتر می­‌برد تا برداشت‌های فلسفی و تخصصی­‌ای که مخاطب خاص این تئاتر را درگیر خود می­‌کند. اما با همۀ این تفاسیر، خوب است حداقل یک‌بار فرانکنشتاین را ببینیم تنها برای اینکه اندکی با خود بیاندیشیم که به راستی کدام یک از این دو هیولا هستند؟ این نوشته را با این دیالوگ بی‌­نظیر به پایان می­‌برم.

فرانکنشتاین: من اومدم که تو رو بکشم

هیولا: منو بکشی؟ پس چرا منو خلق کردی؟

فرانکنشتاین: که ثابت کنم می­تونم.

print

نظرات کاربران

  • لطفا از تایپ کردن فینگلیش خودداری کنید. در غیر این صورت نظر شما بررسی نخواهد شد.
  • هدف شما ارسال تبلیغات یا بک لینک نباشد. در غیر این صورت دیدگاه حذف می شود.
  • دیدگاه شما فقط و فقط در رابطه با این موضوع باشد.
  • به دیگران توهین نکنید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *