وقتی هیچچیز دیگر آنگونه که باید جلو نمیرود، وقتی مدام پشت سر هم بد میآورید و شاید بهتر است بگوییم وقتی زندگی معنیاش را از دست داده، بهتر است سفر کنید. سفر میتواند هر بیماری را درمان کند. سفر میتواند هر شکستی را به پیروزی بدل کند. میس سانشاین کوچولو ساختۀ زوج آمریکایی یعنی جاناتان دیتن و والری فریس در سال ۲۰۰۶ است که فیلمنامهاش شش سال پیش توسط مایکل آرندت نوشته شده بود. تامین بودجۀ این فیلم پنجسال به طول انجامید و در نهایت در جشنوارۀ ساندنس به روی پرده رفت. میس سانشاین کوچولو یکی از بهترین کمدیهای جادهای قرن بیستویک است که با فروش ۱۰۱ میلیون دلاریاش نشان داد یک فیلم ساده تا کجاها میتواند پرواز کند. میس سانشاین کوچولو در چندین رشته در جوایز اسکار نامزد شد و در آخر توانست جایزۀ بهترین فیلمنامۀ اورجینال را برای مایکل آرندت و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای آلن آرکین به ارمغان بیاورد.
خلاصۀ داستان
میس سانشاین کوچولو داستان خانوادهای از هم پاشیده است به بهانۀ شرکت در مسابقۀ دختر شایستۀ ایالت کالیفرنیا به سفر میروند. مادری که مجبور است از برادر تازه خودکشی کردهاش مراقبت کند. پدری که به قوانین نهگانۀ موفقیت، ایمان دارد اما در اصل یک شکستخورده است. پدربزرگی که مواد مصرف میکند و در نهایت پسر خانواده که نُهماه است سکوت کرده و از هرکس در زندگیاش متنفر است. آدمهایی که هرکدام گنجینهای از ناکامیها و شکستها را در وجودشان حمل میکنند.
میس سانشاین کوچولو برای تعریف قصهاش زمان را هدر نمیدهد. در فیلم به ندرت شاهد دیالوگهای اضافی و حوصلهسربر هستیم. در کوتاهترین شکل ممکن هرکدام از شخصیتها در همان پردۀ اول معرفی میشوند و سفر آغاز میشود. استفاده از سفر به عنوان ساختار داستان، یادآور همان ساختارهای کلاسیک اسطورهای داستانگویی است. در سفر هر یک از شخصیتها به ضعفهای خودش پی میبرد، دست از مبارزه نمیکشد و درحالی که به شناختی بهتر از خودش رسیده تغییر میکند. این اتفاق کم و بیش برای تمامی افراد خانواده رخ میدهد.
کارگردانی
میس سانشاین کوچولو در شکل کارگردانی بسیار ساده عمل کرده است. نماها به همان سادگی که باید باشند عمل میکنند. زیباترین نماها در طول جاده رخ میدهد. آسمان آبی و ونی زرد که برای راه افتادن باید آن را هل بدهند. یکی از جالبترین نکات فیلم حضور استیو کرول در نقش دایی خانوده است که تا آن موقع هنوز چهرۀ سرشناسی در هالیوود برای خود دست و پا نکرده بود. بعدها تهیهکنندگان فیلم گفتند که این نقش را برای بیل موری در نظر گرفته بودند. بازی آبیگیل برسلین در نقش دختر ششسالۀ خانواده که در پایان فیلم همه را غافلگیر میکند عالی است. آبگیل برسلین در نهایت توانست نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن اسکار شود.
میس سانشاین کوچولو فیلمی است در ستایش نه گفتن به هرآنچه که شکست محسوب میشود. در یکی از بهترین صحنههای فیلم وقتی تنها چند ساعت تا شروع مسابقه باقی مانده است، پدر خانواده تصمیم میگیرد تا جسد پدربزرگ تازه فوت شده را از بیمارستان بدزد تا دختر کوچکش بتواند در مسابقه شرکت کند. صحنهای سراسر کمدی و یکی از زیباترین شوخیهایی که با مرگ میتوان دید. میس سانشاین کوچولو فیلمی در ستایش زندگی است.
نظرات کاربران
نظرات کاربران