بهتر است با این پیش فرض شروع کنیم که همه، آگاه به خشم نهفتۀ درون خود هستیم که می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد و مهم این است درنهایت در کنترل آن موفق هستیم یا  با واکنشی خفیف از عهدۀ مهار آن برمی‌آیم. اما چه می‌شود اگر به نقطه‌ای برسیم که همان خشم ما را کنترل کند؟ جواب‌های مختلفی در طول تاریخ وجود دارد که می‌توان به جنگ‌های مختلف و یا قتل‌های سریالی اشاره کرد. چرایی و چگونگی این مسئله سرآغازی می‌شود برای  دو کاراگاه جذاب تا برای ریشه‌یابی و رسیدن به نقطۀ شروع خیز بردارند.

بر اساس واقعیت

سریال شکارچی ذهن محصول نتفلیکس است که توسط دیوید فنیچر و جو پنهال، ساخته شده است و قصۀ آن براساس کتابی نوشتۀ دو مامور سابق اف‌بی‌ای است. آنها تجربیات خود را در طول سالها برخورد با قاتلین سریالی گردآوری کرده‌اند. این سریال روایت چالش‌های ابتدای این دو مامور، که یکی جوان و کم‌تجربه و دیگری نسبتا مسن و با‌تجربه، در مواجه با این قاتلان و تلاش برای ارتباط گرفتن با آنهاست که البته مشکلات کاری و مسائل شخصی را هم باید به آن افزود.

روایت منظم

شکارچی ذهن از آن دسته آثاری نیست که برای جذب مخاطب دست به هر کاری بزند، بلکه با روایت منظم و آهستۀ قصه‌ای جذاب، همان چیزی را می‌گوید که لازم است. پس بیشتر از آن که بر روی اعمال خشونت‌آمیز کارکترهایش توجه کند بر ذهن، گذشته و البته روابط خانوادگی آنها تمرکز می‌کند و واکاوی این مسائل و پرداختن به جزئیات زندگی آنها راهی می‌شود برای کشف و برخورد با این جنایت‌کاران و همینطور کمک به حل پرونده‌های جنایی منجر به قتل، که به صورت سریالی رخ‌ می‌دهند. اساسا نقطۀ اتکای سریال بر روی همین کشف و تحلیل روانی شخصیت‌هایش است و در این روند ما با مأمورانی همراه می‌شویم که خود با مشکلات زیادی در روابطشان درگیر هستند.

وسواس همیشگی فینچر

فنیچر به مانند آثار قبلی خود به آن وجه تاریک انسان‌ها توجه می‌کند و این قصه ابزار لازم را به خوبی در اختیار او قرار می‌دهد تا با نگاه درست و البته وسواس همیشگی خود اثری در نوع خود بی‌نظیر خلق کند. فضای گرفته و شخصیت‌های غیر‌قابل‌ نفوذ داستان، که با بازی خوب بازیگرانش از جمله هولت مک کالانی همراه است، باعث می‌شود مخاطب به راحتی درگیر اثر شود و تا پایان، سریال را دنبال کند.

شکارچی ذهن از جمله بهترین آثار نتفلیکس است که با استفاده از پیرنگ گیرا و کارگردانی کم‌نظیر دیوید فنیچر، به کیفیت بالایی در مقایسه با آثار دیگر رسیده است که به راحتی می‎‌توان به هر نوع سلیقه‌ای پیشنهاد دیدنش را داد.