رابطۀ کشور پاکستان و هندوستان همانند زخمی است که با گذشت حدود ۷۰ سال نیز، التیام پیدا نکرده و بارها موضوع بسیاری از آثار سینمایی هند و جهان بوده است. در این بین کمتر اثری به قدرت فیلم داداشبجرنگی دیده میشود که محبت و انسانیت را نشان پرچم خود قرار دهد و مورد خشم هیچ کدام از ملت دو کشور قرار نگیرد. هزینۀ ساخت این فیلم تنها ۱۳ میلیون دلار بود که با فروش ۱۵۰ میلیوندلار به سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای هند تبدیل شد و امتیاز ۸.۲ از آیامدیبی را کسب کرد. به علت محبوبیت بسیار بالا در کشور چین نیز به عنوان بهترین فیلم خارجی در جشنواره فیلم این کشور نامزد شد. با وجود اینکه مخاطب عام پسند ، هدف تیم سازنده این اثر بود اما به علت داشتن داستانی قوی و جذاب، جشنواره اسکار نیز خواستار فیلمنامۀ این فیلم برای تکمیل آرشیوش شد.
خلاصۀ داستان
مادری پاکستانی برای شفای قدرت تکلم دختر شش سالهاش، همراه با او به دهلی سفر میکنند تا از امامزادهای مشهور در آنجا حاجت بگیرند. در راه برگشت، دختربچه به خاطر کنجکاوی کودکانهاش از قطار پیاده میشود و ناگهان قطار حرکت میکند و او در هندوستان میماند. در یک جشن مذهبی سرگردان میچرخد و پون (سلمانخان) را میبیند و به سمت او میرود. پون نیز که یک فرد مذهبی و مسئولیت پذیر است سعی میکند پدر و مادر او را پیدا کند اما در این بین سفارت پاکستان در هند به علت اعتراضات سیاسی تا ۲ ماه بسته میشود. پون نیز به دلیل اتفاقات بسیار مجبور میشود که خود، دختربچه را تا خانۀ او در پاکستان همراهی کند.
انسانیت قهرمان است
در طول تاریخ، انسان توانسته با قصهسرایی، بر بسیاری از ناهنجاریهای زندگی خود و جامعهاش فائق آید. با گذشت زمان برای بازگوکردن ارزشها و تاکید بر آنها، از هنر و قدرت تاثیرگذاریاش سود برده است. فیلم داداشبجرنگی همان داستان قدیمی نوعدوستی انسان، فراتر از هر مرز و محدودیتی است که با سادهترین زبان، راه خودش را به دل مخاطب باز میکند. یکی از علل موفقیت فیلم داداشبجرنگی، جذابیت خاص رابطۀ شخصیتها با یکدیگر است. به صورتیکه در اکثر فیلمهای تجاری سینمای هند مهمترین رابطۀ قهرمان، رابطهاش با معشوقش و حول او میچرخد، در حالی که در اینجا، انسانیت و تبعاتش، قهرمان اصلی فیلم و کل شخصیتهایش میشود.
بازیگران
سلمانخان ستارهای که بیشتر محبوبیتش را از زندگی پشت پرده و رفتارهای انسان دوستانهاش کسب کرده است تا تواناییش در بازیگری و در چند سال اخیر ثابت کردهاست که اگر شخصیت فیلمهایش درصد بسیاری از دغدغههای او در زندگی واقعیاش را داشته باشند، میتواند بهترین گزینه برای اجرای آنها باشد. قسمت اعظمی از شخصیت پون نیز بر اساس شخصیت سلمانخان نوشته شده است مانند رابطۀ خوبش با کودکان، طنز بخصوصش، حتی اعتقاداتش به کمک و همدلی با انسانها و احترام به مذاهب مختلف که بر کل فیلم سایه افکنده است. خبرنگار پاکستانی که نقش آن را بازیگر توانای سینمای هند یعنی نوازالدین صدیقی بازی میکند که به خودی خود حضورش در چنین فیلم بزرگ تجاری کنار یکی از بزرگترین سوپراستارهای هند، بسیار جذاب و دیدنی بود و همچون اهرمی قوی در نیمۀ دوم، انگیزۀ مخاطب برای دیدن ادامۀ فیلم را چند برابر میکند.
جذب مخاطب همگانی
فیلم داداشبجرنگی علاوه بر داستان قوی از دیگر ابزارهای فیلمسازی تصویری کمک میگیرد تا پیامش را به هر زبانی که میتواند به جان و دل مخاطبش برساند. مانند لوکیشنی که به عنوان خانه دختربچه انتخاب کرده است و عنوان بهشت روی زمین را دارد تا تصویری که مخاطبانش از پاکستانیها دارند تحت تاثیر قرار دهد یا استفاده از کریکت و سبک موسیقی عرفانی قوالی برای هرچه بیشتر یکی دانستن فرهنگ این دو کشور نشان دهد. در کل، تعصبات فرهنگی، مذهبی و همه چیز را پایینتر از انسانیت قرار میدهد و به همین دلیل، هرگونه مخاطبی را به خود جذب میکند. فیلم داداشبجرنگی ما را دعوت میکند تا بار دیگر دنیا و تمام تعلقاتش را از دید معصوم و کودکانۀ او ببینیم.
نظرات کاربران
نظرات کاربران