یکی از ویژگیهای فیلمهای کریستوفر نولان، منحصر به فرد بودن موسیقی متن آنهاست. مهم نیست که چه کسی آهنگسازی پروژۀ موسیقی او را قبول کند، در نهایت این ایدئولوژی، فیلمنامه، کارگردانی و انتقال خواستههای نولان از آهنگساز است که موسیقی فیلم را میسازد. شاید به همین دلیل است که اغلب موسیقیهای متن این فیلمساز سرشناس انگلیسی در فضایی خاص آهنگسازی میشود. با این که حرفۀ اصلی او فیلمسازی است اما اطلاعاتش در زمینه موسیقی به قدری است که دست کم میتواند آن چیزی که در ذهنش میپروراند را به آهنگساز منتقل کند، و این نشان دهندۀ حساس بودن او بر روی موسیقی آثارش است. او که اغلب آهنگسازی موسیقی فیلمهایش را بر عهدۀ هانس زیمر، آهنگساز معروف آلمانی میگذاشت، این بار به سراغ آهنگسازی جوان رفته است.
معرفی آهنگساز
لودویک گورانسون، آهنگساز ۳۶ سالۀ سوئدی است که از کالج سلطنتی موسیقی در استکهلم سوئد فارغالتحصیل شده و برای ادامۀ تحصیلات در رشتۀ آهنگسازی فیلم و تلویزیون در دانشگاه کالیفرنیا به لسآنجلس نقل مکان کرد. او به خاطر آهنگسازی موسیقی فیلم پلنگ سیاه، جایزۀ گِرَمی را برای بهترین موسیقی فیلم و جایزۀ اسکار برای بهترین موسیقی اصلی و همچنین نامزدی برای جایزه گلدن گلوب را توانسته در کارنامۀ خود به ثبت برساند. سبک موسیقی او اغلب تلفیقی از موسیقی ارکسترال و الکتریک است اما از آنجایی که یک آهنگساز موسیقی متن هم میباشد، پس متناسب با فضا و حال و هوای فیلم، از سبکهای دیگر موسیقی هم استفاده میکند. گورانسون علاوه بر ساخت موسیقی فیلم، به صورت مستقل هم به آهنگسازی موسیقی میپردازد. او در دنیای موسیقی فیلم، یک نابغه و استعداد محسوب میشود و حالا هم برای آهنگسازی موسیقی فیلم انگاشته مورد توجه نولان قرار گرفته است.
بررسی آلبوم موسیقی انگاشته
اگر کسی نام آهنگساز فیلم را نمیدانست، شاید با شنیدن اولین اصوات از موسیقی فیلم، ذهنش به سمت هانس زیمر میرفت اما دیدیم که این طور نیست. و باز هم بر میگردیم به همان بحث یکپارچگی آثار کریستوفر نولان که او ذهنیت موسیقایی خود را به آهنگساز غالب میکند. البته شنیدن آثار موسیقی فیلمهای گذشتۀ این کارگردان در گورانسون بیتاثیر نبوده و او با یک ذهنیت تمامشناختی از آثار نولان، این پروژه را شروع کرده اما در عین حال سبک، بیان و لحن خاص موسیقایی خود را هم حفظ کرده است. نکتۀ جالب توجه در تمامی فیلمهای این کارگردان این است که در موسیقی فیلم، ارکستر و سازهای الکتریک در کنار موسیقی نرمافزاری قرار میگیرد و این باعث میشود که هارمونیِ نسبتاً ویژهای را خلق کند و یا به بیانی سادهتر، سازبندی آثار او تا حدودی نزدیک به هم و به شکلی منحصر به فرد شنیده شود.
وارونگی در موسیقی
اما با تمام اینها، موسیقی این فیلم یک ویژگی جالب و خاص دارد که از خلاقیت آهنگسازش سرچشمه میگیرد. همانطور که پیشتر در معرفی فیلم انگاشته نوشتۀ احسان یوسفی خواندیم، صحبت از این شد که «زمان، مسئلۀ محبوب کریستوفر نولان در اکثر فیلمهایش تا به امروز بوده است». او بازی کردن با زمان را به خوبی میداند و در هر یک از آثارش وارونگی و معکوسشدن جزئی از اتفاقات داستان فیلم بوده است. اما در فیلم جدیدش موضوع اصلی، وارونگی است و به صورت کاملا مستقیم آن را به مخاطب خود نشان میدهد. حال این ایده، ذهن گورانسون را هم قلقلک داده، و با خود این را در نظر گرفته که اگر داستان قرار است بر پایه وارونگی پیش برود چرا این ویژگی فرمیک در موسیقی به کار برده نشود؟
پس او این خلاقیت را در همان ابتدای فیلم در صحنه سالن اپرا پیاده میکند. در واقع در یک اجرای زنده او از نوازندهها خواسته که موسیقی را به صورت وارونه بنوازند و به سمت ابتدای اجرای موسیقی پیش بروند. و در همینجاست که موسیقی در نقطۀ ابتدا قطع میشود و در اولین نگاه برای مخاطب، نوازندهها در حالت مبهمی به سر میبرند و انگار در وضعیت شروعکردن قرار میگیرند. او با این کار و با هم راستا قرار دادن خود با ایدۀ نولان و به صورت ناخودآگاه و با استفاده از موسیقی، از همان ابتدا در ذهن مخاطب تخم وارونگی را میکارد. و با یک موسیقی بینظیر و شوکه کننده، فیلم آغاز میگردد و تا انتهای فیلم، حس هیجان را با خود به دوش میکشد.
این آلبوم موسیقی از ۱۸ قطعۀ اصلی تشکیل شده است و بخشی از این آلبوم هم به علت شیوع ویروس کرونا به شکلی خاص و به صورت جداگانه توسط هر نوازنده در منزل خود ضبط شده و در اختیار آهنگساز قرار گرفته است.
نظرات کاربران
نظرات کاربران