ممکن است تا به حال فرزندان زیادی را دیده باشید که سر پدر یا مادر خود را کلاه میگذارند و سرمایۀ آنان را بالا میکشند، اما برعکسش چطور؟ مسئله دقیقا همینجاست، کدام پدر و مادری را سراغ دارید که با حقه و کلک بخواهند از تنها فرزندشان سوء استفاده کنند. منظورم پدر مادرهایی معتاد یا خیلی فقیر نیست که از فرزندانشان توقع کار سخت دارند، آنها هرچه باشند خود را یک خانواده میبینند. منظورم یک کلاهبرداری واقعی است. خرپول ساختۀ فیلمساز مستقل امریکایی یعنی میراندا جولای است که داستانی از یک خانوادۀ عجیب و غریب را در زمان حال روایت میکند. در این فیلم بازیگرانی همچون ایون ریچل وود، دبرا وینگر، ریچارد جنکینز و جینا رودریگوئز به ایفای نقش پرداختهاند. خرپول را میتوان یکی از خاصترین کمدیهای امسال دانست که توانسته است از سایت راتن تومیتوز امتیاز ۸۹ از ۱۰۰ را بدست آورد.
خلاصه داستان
خرپول داستان خانوادهای سه نفره و کلاهبردار است که با توسل جستن به احساسات و نقاط ضعف مردم آنان را تیغ میزنند و به نوعی گوشبری میکنند. خانوادهای که به سختی میتوان آن را یک خانواده دانست. خانهشان در واقع یک دفتر کار است با کلی میز و پارتیشنهای بلااستفاده، که حتی زحمت جابجا کردن آن را هم به خودشان نمیدهند. دفتری که برای اجارۀ عقب افتادۀ سه ماهش ۱۵۰۰ دلار بدهکار هستند. اولد دولیو تنها دختر این خانواده ایدهای تازه را برای بدست آوردن پول مطرح میکند. کلکِ گرفتن خسارت از بیمه بخاطر گم شدن چمدانهایشان در فرودگاه.
خانوادۀ عجیب
خرپول یک کمدی عجیب و غریب است. این عجیب و غریب بودن دنیای داستان به وضوح از شخصیتها و نوع ارتباطشان شکل میگیرد. مادر خانواده بعد از ۲۶ سال زندگی با دخترش نمیتواند او را عزیزم یا عزیزِدلم صدا بزند. او در عوض این بیمهری آزاردهندهاش میگوید: «ما نمیتونیم مصنوعی رفتار کنیم». که بهتر بود بگوید ما آنقدر خودخواه هستیم که تنها به خودمان فکر میکنیم. اولد دولیو اما مجبور است این حقیقت تلخ را در زندگیاش باور کند. او در نهایت راهی جز ترک پدر و مادرش ندارد. پدر و مادری که ذرهای از احساسات را به فرزندشان منتقل نکردهاند، لیاقت بدتر از اینها را دارند.
بازی تأثیرگذار
میراندا جولای فیلمش را در فرمت پرده عریض ساخته است. استفاده از نماهای لانگ و فاصلهای که با شخصیتهایش گرفته است امکان همذات پنداری با این خانواده را از بین میبرد. میراندا جولای تنها به یک نفر نزدیک میشود و آن هم کسی نیست جز اولد دولیو. از اینرو بدون شک بهترین بازی فیلم را میتوان ایون ریچل وود در نقش اولد دولیو دانست. طرز راه رفتن عجیب و غریبش، صدای بم و چهرۀ سنگیاش، همه و همه ما را با دختری تنها و جدامانده از جامعه همراه میکند. اولد دولیو نه تنها مانند دخترهای هم سن و سالش رفتار نمیکند و از ظرافت زنانه چیزی در وجودش دیده نمیشود، بلکه در درک زیباییها و لذتهای زندگی هم بینصیب مانده است. او به شکلی باورنکردنی و در اوج جوانی هیچ ترسی از مرگ ندارد. او زندگی را درک نکرده است و از این رو مرگ را در آغوش میگیرد.
نظرات کاربران
نظرات کاربران