داشتن یک خانوادهٔ سالم، بدون هیچ دغدغه و مشکلی شاید یکی از دشوارترین مسئولیتهای انسان قرن بیست و یک باشد. نسل امروز علیرغم زندگی در جهانی مدرن و با ثبات به ظاهر توانسته است تا قلهٔ آسایش و آرامش ابدی را فتح کند. فروپاشی (Undoing) مینی سریالی شش قسمتی در ژانر معمایی-روانشناسانه و درام است که توسط شبکهٔ اچبیاو تهیه شده است. داستان سریال اقتباسی از رمان تو باید میدانستی نوشتهٔ جین هنف کورلیتز است که توسط خالق سریال یعنی دیوید ای. کلی نوشته شده است. علاوه بر کارگردانی سریال توسط سوزان بایر، چهرههای سرشناسی همچون نیکول کیدمن، هیو گرانت و بازیگر تمامنشدنی دونالد ساترلند در آن به ایفای نقش پرداختهاند. از سویی نمیتوان از حضور بازیگر تازهکار و جوان ایتالیایی ماتیلدا د. انگلیز هم چشمپوشی کرد. فروپاشی توانست از سایت راتن تومیتوز امتیاز ۷۷ را به دست آورد.
خلاصه داستان
همه چیز برای داشتن یک خانوادهٔ بدون مشکل مهیا شده است. فروپاشی با دوستداشتنیترین خانوادهای که میتوان تصور کرد شروع میشود. خانوادهای سه نفره و ثروتمند که در نیویورک زندگی میکنند؛ و سالیانه تنها ۵۰ هزار دلار هزینهٔ مدرسهٔ فرزندشان میکنند. مادر خانواده روانشناس معروفی است، پدر خانواده پزشک متخصص سرطان کودکان است و تنها فرزندشان هم پسری دوست داشتنی و باهوش است که ویالون مینوازد. به ظاهر هیچ مشکلی وجود ندارد اما با کشته شدن مادر یکی از دانش آموزان مدرسه، همه چیز تغییر میکند. در قسمت اول ما، تنها به آرامشی قبل از طوفان نگاه میکردیم.
شیوه کارگردانی
فروپاشی در شکل کارگردانی جسورانه عمل کرده است. سوزان بایر برای نزدیک کردن مخاطب به ذهن شخصیتهای سریال، از بسیاری از ترفندهای سینمایی استفاده کرده است. به طور مشخص ما در سریال شاهد بسیاری از فلاشبکهای ذهنی هستیم. این قرارداد با مخاطب از همان دقیقهٔ اول سریال گذاشته میشود. سریال داستانش را اساساً در یک فلاشبک آغاز میکند. نماهای لانگ شهر نیویورک بدون هیچ آدمی در جای جای سریال دیده میشود. فولو کردن بالا و پایین تصویر و گاهی تنها فوکوس کردن بخشی از تصویر به منظور شکل دادن جهان داستانی صورت گرفته است. فروپاشی در تلاش است تا شخصیتهایش را در شهری به بزرگی نیویورک به شکلی به ما نشان دهد که گویی در یک روستای کوچک زندگی میکنند. کنش هر یک از شخصیتها به راحتی منجر به پیامدهایی قابل تشخیص است. مکانهای پرتکرار در طول داستان حکایت از همین دارد. هیچ کس نمیتواند از نتیجهٔ کاری که کرده است فرار کند.
بازیگران
ما در فروپاشی شاهد بازهایی بینظیر و فوقالعاده هستیم. از بازی نیکول کیدمن در نقش مادر خانواده تا همسرش هیو گرانت و پدرش دونالد ساترلند. انتخاب نقشها به گونهای است که گویی تنها این ترکیب از بازیگران توانایی ایفای این نقشها را داشتهاند. هر یک از بازیگرها به قدری با نقشی که ایفا میکنند عجین شدهاند که باور نکردنشان ناممکن شده است. به طور مثال دونالد ساترلند یکی از باورپذیرترین نقشهای سریال را بر عهده دارد. سنگینی حضورش به عنوان پدری کارکشته و با تجربه را از توی چشمهایش هم میشود احساس کرد. فروپاشی در یک جمله میخواهد به ما بگوید: بهتر است دست از دروغ گفتن به خودمان برداریم؛ و واقعیت تلخ دنیایمان را بپذیریم. ما نباید بیش از این، خودمان را گول بزنیم.
نظرات کاربران
نظرات کاربران