داستان تاریخی از ژانرهای موردعلاقهی داستاننویسان جدّی زبان فارسی است. نویسندگانِ داستان تاریخی، گاه دست به خلق و بازسازی دوبارهی یک شخصیت حقیقی میزنند و گاه فضای تاریخی خاصی را انتخاب میکنند تا شخصیت خیالی خود را در آن فضا متولد کنند؛ سپس کنشها و انتخابهای آن شخصیت نمونه را در آن فضا به نمایش میگذارند. رمان گریخته نوشتهی بنفشه حجازی جزو دستهی دوم است.
خلاصه داستان
داستان از کودکی قهرمان آن، امیرِ ناصر، شروع میشود. پدرش، امیرقلی مشغول جنگ با کردهای یاغیست و او به همراه خانوادهاش و دیگر ژاندارمها در پاسگاهی محاصره شدهاند. در اوایل داستان ما تبار امیر را میشناسیم که تاثیر زیادی بر زندگی و شکلگیری شخصیت او میگذارد. سپس سن قهرمان زیاد میشود و راوی سوم شخص را همراه خود میکند و داستان تا سن پیری او، یعنی آخر داستان، امیرِ ناصر را دنبال میکند.
او که کودکیاش با جنگ با یاغیان کُرد همراه شده بود، در ادامه نیز شاهد جنگهای چریکی و مبارزات روشنفکری با شاه است. سپس انقلاب اسلامی روی میدهد و بعد از آن جنگ با عراق شروع میشود و داستان تا دوران صلح و آرامش سالهای هفتاد و هشتاد ادامه پیدا میکند.
در این داستان با قهرمانی روبهرو هستیم که خود را نسبت به جامعه مسئول میداند و در قبال هرکدام از جریانهای اجتماعی واکنش خاص خود را نشان میدهد. نکتهی مثبت این رمان در بیطرف بودن راوی است. داستان در خاصترین و مهمترین دوران تاریخ معاصر ایران میگذرد اما نویسنده، داستان را فدای ایدئولوژی نمیکند، بلکه همه چیز در خدمت قصه است. قهرمان، خودش تصمیم میگیرد و هیچ گاه همراه تودهها و همچنین پایگاههای سیاسی ایدئولوژیک نمیشود. امیر، فضای روشنفکری را نقد میکند. همواره دیدگاه خاص و انسانی خود را نسبت به شرایط دارد و از بیان آن ترسی ندارد. از این رو گریخته هم برای مخاطب عام و هم برای مخاطب خاص جذاب است.
فرم داستان
این کتاب با الگوی سفر قهرمان به نگارش در آمده، زندگی «امیر ناصر» یک سفر است. سفری اسطورهای -در تاریخ معاصر ایران- که میتوان آن را با الگوی جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزار چهره بررسی کرد.
از طرفی نثر و زبان اثر گرچه چنان شاعرانه و یا قوی نیست اما برای فرم این داستان درست انتخاب شده، نویسنده تن به بازیهای بیهودهی زبانی نداده و با نثری تمیز و پاکیزه داستان خود را روایت کرده است. پس علاوه بر روایت بیطرف انسان ایرانی در بستر تاریخ، میتوان نثر ساده و پاکیزهی اثر را از نکتههای مثبت این رمان دانست.
از متن کتاب:
آخرش امیرارسلان کار دستش داد. روی صندلی هواپیما نشسته بود و میرفت که آواره شود ولی نه به دنبال فرخلقا. از هرچه فرخلقا بود، میگریخت. با زنها نمیتوانست و بی آنها هم. یا با دنیای او بیگانه بودند که قابل تحمل نبود یا از جنس دنیای او که حوصلهاش را سر میبردند. زنی که بتواند روح سرکش او را در آزادی مهار کند، نیافته بود. او اصلا آواره بود. به هیچ جا دل نمیبست. همهی خانهها برای او موقتی بودند. همهی اتاقها انفرادی و مدتدار. خانه یعنی جایی که سقفی داشته باشد و بشود در آن روی زمین افتاد و خوابید. خانه یعنی کتاب تا سقف، در کنار آن یک پتو، گاهی یک زیرسیگاری و کبریتهای نیمسوخته، کاغدهای بزرگ و کوچک که روی هرکدام خطی شعر نوشته شده باشد. خانه یعنی چند کاسه و بشقاب نشسته، پاکت سیبزمینی و پیاز، ماهیتابهی روغنی و آثار املت، کتری سوخته و قوری پر از تفاله، لیوان های زرد.
رمان گریخته نوشتهی بنفشه حجازی در سال ۱۳۹۶ در ۳۴۴ صفحه توسط انتشارات کتابسرای زرین به چاپ رسیده است. این کتاب را میتوان از کتابفروشیهای معتبر و سایتهای فروش کتاب تهیه کرد.
نظرات کاربران
نظرات کاربران