ژانر فیلم جادهای یکی از محبوبترین ژانرهای کشور امریکا محسوب میشود. شاید یکی از دلایلش را بتوان همان جذابیت جادههای غرب و جنوب دشتهای خشک امریکایی دانست. ماه کاغذی ساختۀ کارگردان تجربهگرا و پیشرو هالیوودی یعنی پیتر باگدانوویچ، یکی از جذابترین فیلمهای کمدی جادهای دهۀ هفتاد امریکا است. دههای که کارگردانهای پیشتازی از هالیوود مانند مارتین اسکورسیزی، برایان دی پالما، استیون اسپیلبرگ، جورج لوکاس و به نوعی پیتر باگدانوویچ توانستند سینمای آمریکا را بار دیگر مطرح سازند. ماه کاغذی که اقتباسی از رمان ادی پری نوشتۀ جو دیوید براون میباشد، توانست به فروش قابل توجه ۳۰ میلیون دلاری در مقایسه با بودجه ۲.۵ میلیون دلاریاش دست پیدا کند، و از این حیث بسیار موفق باشد. این فیلم همچنان توانست امتیاز ۹۲ از ۱۰۰ را از سایت راتن تومیتوز به دست آورد.
خلاصه داستان
ماه کاغذی در همان چند دقیقۀ ابتدایی فیلم، دو شخصیت اصلیش را معرفی میکند. ادی لاگینز (با بازی تاتوم اونیل) دختری نه ساله است که به تازگی مادرش را از دست داده است. و موزس پری (با بازی رایان اونیل) که از دوستان پیشین مادر ادی محسوب میشود. او که سر و کلهاش هنگام تشییع جنازه پیدا میشود، در یک ترفند نامحسوس مسئولیت رساندن ادی به خالهاش در شهری دیگر را به عهده میگیرد. موزس، فروشندۀ فرصت طلب کتاب انجیل است که از ادی برای گرفتن غرامت ۲۰۰ دلاری از مقصر مرگ مادرش استفاده میکند. ادی با اینکه تنها نُه سال سن دارد میگوید: «من دویست دلارم و میخوام، وگرنه میرم پیش پلیس و همه چی رو براشون تعریف میکنم.» موزس که نصف پول را خرج ماشین قراضهاش کرده است از خیر فرستادن ادی با قطار میگذرد و تصمیم میگیرد خودش او را برساند. ماجرا تازه شروع شده است.
بازی بینظیر تاتون اونیل
ماه کاغذی از حیث بازی و درگیر کردن مخاطب با یک دختربچه نه ساله به بهترین شکل ممکن عمل میکند. تاتون اونیل که در واقعیت دختر رایان اونیل هم محسوب میشود توانست به جوانترین برندۀ جایزۀ بهترین بازیگر نقش اول زن اسکار بدل شود. لازم به ذکر است که او گلدن گلوب را برای همین عنوان نیز مال خود کرد. بازی بینظیر و واقعگرایانۀ تاتوم را میتوان یکی از بهترین کودکان دیده شده بر روی پرده سینما دانست. موفقیتی که او هیچگاه نتوانست آن را تکرار کند. کشمکش میان موزس پری و ادی لاگینز مهمترین ویژگی کمدی فیلم محسوب میشود. موزس هرآنچه در کلاه گذاشتن سر بقیه میداند به ادی یاد میدهد، اما این ادی است که به نوعی مغز متفکر بسیاری از کلاهبرداریها در داستان است. ادی نه تنها موزس بلکه مخاطب را هم با هوش بینظیرش غافلگیر میکند.
مشاوری به نام اورسون ولز
ماه کاغذی که به شکل سیاه و سفید فیلمبرداری شده است، داستانش را در دههٔ ۱۹۳۰ روایت میکند. حضور اورسون ولز به عنوان مشاور باگدانوویچ باعث ایجاد دو تغییر اساسی در فیلم شده است؛ نام فیلم و استفاده از فیلتری خاص که جلوهای متفاوت به فیلم داده. باگدانوویچ در شکل کارگردانیاش بسیار پیشرو و جسورانه عمل میکند. تنها کافیست به چگونگی نمای اتصال میان صحنهها دقت کنید. باگدانوویچ یک نمای لانگ را به یک نمای بسته در مکانی دیگر کات میدهد. یا در نمایی دیگر از بسته شروع میکند و با به عقب کشیدن دوربین به یک نمای باز دست پیدا میکند. او برای تک تک نماهایی که میخواهد کات بزند حرف جدیدی به همراه دارد. از این رو از نماهای طولانی در فیلمش به خوبی استفاده کرده است. ماه کاغذی پر از لحظههای جذاب و به یاد ماندنی است. یک ماجراجویی پر از حادثه. از این حیث رابطۀ دختربچه و همراه مردش را میتوان با لئون ساختۀ لوک بسون مقایسه کرد. هرچند در ماه کاغذی با یک کمدی مواجه هستیم و کمدی با یک پایان خوش تمام میشود.
نظرات کاربران
نظرات کاربران