درست کمی بعد از پایان سریال محبوب بازی تاج و تخت بود که خبر ساخت سریال ویچر، براساس رمانی لهستانی به همین نام، نوشته آندژی ساپکوفسکی منتشر شد و طرفداران این مجموعه را ذوقزده کرد و البته باید به این گروه، گیمرهای بازی مشهور ویچر را هم افزود. فصل اول ویچر در دسامبر ۲۰۱۹ با بازی هنری کویل، در هشت قسمت از پلتفرم نتفلیکس پخش شد و توانست پربینندهترین سریال نتفلیکس تا آن زمان لقب گیرد و اکنون بسیاری منتظر شروع فصل دوم سریال هستند، که به دلیل شیوع ویروس کرونا به تاخیر افتاده است.
قصه ویچر در مکانی قرون وسطایی اتفاق میافتد و روایتگر زندگی یک جادوگر و شکارچی هیولا، به نام گرالت است که از آخرین نسل نژاد خود محسوب میشود. او همزمان درگیر روابط پیچیدهای با یک شاهزاده خانم به نام سیری و همچنین جادوگری به نام ینفر میشود و تلاش میکند در بحبوبه جنگ بین دو امپراطوری و در دنیای پر از هیولا و شیاطین جایگاه خود را پیدا کند. امتیاز ۸.۲ از آیامدیبی، نشان از موفقیت سریال در جلب رضایت مخاطبانش دارد؛ البته ایرادهایی به نحوه روایت سریال و انتخاب بازیگران شده است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
قطعا یکی از نقاط مهم و اصلی سریالهای درام فانتزی مانند ویچر، جلوههای ویژه آن و ساخت و خلق دنیای غیر واقعی و موجودات فراطبیعی با باورپذیری لازم است، که در این زمینه میشود به ویچر نمره قبولی داد. البته باید توجه داشت که هیولایهای متنوع سریال، کار را به نسبت آثاری چون بازی تاج وتخت برای سازندگانش سختتر کرده است و با این نگاه، باید ویچر را تحسین کرد؛ اما قطعا انتظارات از این سریال در فصلهای بعد بیشتر خواهد بود. بُعد تاریخی و دیرینه لحاظ شده در رمان، کمکی زیادی به شخصیتپردازی سریال کرده است، که در روند داستان به خوبی به چشم میآید. البته اگر سازندگان ویچر در انتخاب بازیگر نقش اول، دقت و خطر بیشتری انجام میدادند و از بازیگر کمترشناختهشدهای بهره میبردند و در انتخاب هنری کویل، بازنگری صورت می گرفت، قطعا به سریال کمک بیشتری میشد. در واقع باید اینطور گفت، انتخاب هنری کویل با آن سابقه و بازی در نقشهای معروفی چون سوپرمن، بیشتر از آن که برای خود سریال مفید باشد در تبلیغات آن موثر بوده است؛ اما به هر روی با توجه به فیزیک و چهره او، میشود بازیاش را در این نقش پذیرفت. البته سازندگان در انتخاب دیگر بازیگران بهخصوص در نقشهای زن مانند کاراکتر ینفر و سیری موفق بودهاند.
از دیگر نقاط مهم سریال ویچر، افزون بر موسیقی مناسب و البته گریم و صحنه پردازی، روایت غیرخطی آن است که هم به نوعی نقطه قوت محسوب میشود و هم یکی از نقاط ضعف؛ در توضیح بیشتر باید گفت علیرغم ایجاد تعلیق و غافلگیری لازم، که نشات گرفته از انتخاب نوع روایت است، در بعضی موارد همین نوع قصهگویی باعث سردرگمی می شود و شاید همین مسئله باعث ترغیب مخاطب، برای بازبینی مجدد سریال شود تا به خوبی با شخصیت ها، اسامی، روابط و انگیزه قطبهای مختلف داستان آشنا شود.
در پایان یک سوال مهم مطرح میشود؛ آیا ویچر همان سریالی است که خوانندگان رمان و بازیکنندگان نسخه بازی آن انتظار داشتند؟ خوب، قطعاً هنوز برای پاسخ دادن به این سوال زود است اما با جستجو در اینترنت دربارهٔ میزان ببیندگان رسمی و غیررسمی سریال، میتوان گفت ویچر، در پایان فصل اول جایگاه مناسبی به دست آورده و با وجود کموکاستیهایش، توانسته در میان محبوبترین سریالهای حال حاضر جهان قرار گیرد تا جایی که بسیاری از بینندگانش برای شروع فصل دوم لحظه شماری میکنند؛ پس برای ورود به دنیای عجیب و مرموز «کانتیننت» درنگ نکنید.
نظرات کاربران
نظرات کاربران