وقتی همه چیز آدمی معمولی را از او بگیرید، بهیکباره مقصر تمامی ناکامیهایش در زندگی خواهید بود. او شما را مقصر میداند و دیر یا زود ذره ذره انتقام خواهد گرفت. حملهٔ آمریکا به عراق چنین وضعیت نابسامانی را باعث شده بود. اگرچه در خلال چنین جنگی شرکتهای نفتی آمریکایی دهها میلیون دلار به جیب زدند اما این مردم عادی بودند که با جانشان هزینه میپرداختند. دفنشدهٔ رودریگو کورتس اسپانیایی در سال ۲۰۱۰ نبرد سربازانی را به تصویر میکشد که دستهای پشت پردهٔ جنگ هیچ گاه خواهان حل و فصل آن نبودهاند. بازی رایان رینولدز جدای از فیلمنامهٔ نفسگیر کریس اسپارلینگ مهمترین ویژگی فیلم محسوب میشود. دفنشده علاوه بر نامزدی در چندین رشته از جوایز گویا، با واکنش خوب منتقدان روبهرو شد و امتیاز ۸۷ از ۱۰۰ را از سایت راتنتومیتوز دریافت کرد.
دفنشده همان طور که از نامش پیداست داستان آدمی را به تصویر میکشد که در تابوتی که در زمین دفن شده است، بیدار میشود و وقتی تاریکی را به نور فندکی روشن میکند، تنها یک کار به ذهنش میرسد؛ او تا جایی که توان دارد فریاد میکشد. ترسی که از زنده به گور شدن در چشمهای پل کانروی (با بازی رایان رینولدز) دیده میشود حتی مخاطب را هم در خودش جمع میکند. البته عمق فاجعه هنوز هم معلوم نشده است. پل کانروی، این رانندهٔ سادهٔ شرکت سیآرتی در عراق، درگیر یک گروگانگیری عجیب و غریب شده است. او حدوداً دو ساعت زمان دارد تا طرفهای امریکایی را برای پرداخت ۵ میلیون دلار پول نقد به گروگانگیرهای عراقی راضی کند. تلاشی که از همان ابتدا با یک جمله متوقف میشود. کارمند وزارت خارجه امریکا میگوید، امریکا با تروریستها مذاکره نمیکند.
دفنشده بسیاری از مؤلفههای یک فیلم کمهزینهٔ پرتعلیق را دارا است. محیطی محدود، تنها یک بازگر و داستانی که نفس را در سینهٔ مخاطب حبس میکند. دفنشده به نسبت فیلمهای مشابه خودش این تنگنای زمانی و مکانی را چند برابر هم میکند. یک تابوت و دو ساعت زمان برای نجات جان شخصیت.
این فیلم تمامی امکانات سینمایی را برای حفظ ریتم و عدم یکنواختی داستان به کار میگیرد. جدای از حرکت دوربینهای متعددی که در تابوت شاهدش هستیم، نور و رنگ فیلم مدام تغییر میکند. از نور گرم فندک، تا آبی سرد گوشی همراه، و نور سبز چراغهای استوانهای درون تابوت. کورتس جدای از باری که تعلیقهای فیلمنامه به دوش میکشد، تناقض وضعیت شخصیتش را سینمایی هم میکند. در یکی از بهیادماندنیترین صحنههای فیلم، دوربین به آرامی از پل دور شده و آنقدر بالا میرود که تبدیل به یک نمای چشم خدا میشود، با کمی مکث، کورتس به نمای نزدیکی از انگشتهای کانروی که در شنهای داخل شده فرو رفته است کات میزند.
دفنشده بیهودگی جان انسانها را در مقابل منافع کلان یک شرکت یا یک دولت به تصویر میکشد. از آنجایی که هیچ ارگانی حاضر به پرداخت پول درخواست شده نیست جان کانروی هم بیش از این ارزشی نخواهد داشت. شرکت سی آر تی قراردادش را با وارد کردن تهمتی غیر اخلاقی فسخ کرده است تا سهامش سقوط نکند، وزارت امورخارجه از پل میخواهد با هیچ رسانهای مصاحبه نکند و از طرفی گروگان گیر عراقی در جواب کانروی که ادعا دارد سرباز نیست میگوید؛ تو امریکایی هستی، پس سربازی. دفنشده کاری میکند که ۹۰ دقیقه به این فکر کنید اگر جای پل کانروی بودید «باز هم از جنگ طرفداری میکردید؟».
نظرات کاربران
نظرات کاربران