معرفی سریال «روش کامنیسکی» | هم‌دردی نمی‌کنم، دارم دروغ می‌گم!

هیچ چیز نمی‌­تواند یک شبه جای خالی همسری که پنجاه سال با او زندگی کردی را برای تو بگیرد، مگر بهترین دوستت که گه‌گاهی هم از او متنفر می‌شوی. روش کامینسکی ساختهٔ کمدی‌ساز مطرح هالیوود، چاک لوری است که پیش از این، سریال‌­های موفقی همچون تئوری بیگ­‌بنگ، دو مرد و نصفی و مام را در کارنامه خود دارد. روش کامینسکی تاکنون در ۲ فصل و ۱۶ قسمت از طریق نت‌فلیکس پخش شده و فصل سوم و نهایی‌­اش نیز در شرف ساخته شدن است. فصل اول روش کامینسکی توانست در مراسم گلدن‌گلوب موفق به دریافت دو جایزهٔ بهترین فیلم کمدی-موزیکال و بهترین بازیگر کمدی-موزیکال برای مایک داگلاس شود. این سریال توانسته است امتیاز عالی ۹۰ از ۱۰۰ را نیز از سایت راتن‌تومیتوز کسب کند.

روش کامینسکی داستان دو دوست سالخورده در دنیای سینما است که از جنبه‌های مختلفی درست عکس هم رفتار می­‌کنند. سندی کامینسکی (با بازی مایک داگلاس) یک بازیگر قدیمی هالیوودی است که بعد از دوران اوج کوتاه مدتش سال‌هاست به تدریس بازیگری در استدیوی شخصی­‌اش مشغول است و آنقدر غرور دارد که هیچ کس حاضر نیست دیگر کاری به او دهد؛ حتی فیلم‌های تبلیغاتی. و در نقطهٔ مقابلش نورمن نیولندر (با بازی آلن آرکین)، مدیربرنامه موفق و شناخته‌شدهٔ هالیوودی قرار گرفته که شرکت بزرگی به نام خودش دارد و ثروتش از پارو بالا می‌­رود. نقطهٔ عطف داستان از جایی شروع می‌شود که همسر نورمن که دوست صمیمی سندی هم محسوب می‌شود به دلیل سرطان از دنیا می‌رود و حال این دو دوست به تنها همدم‌های همدیگر تبدیل می‌شوند. رابطه‌ای پر از قهر و آشتی که از مهمترین ویژگی‌های یک کمدی موفق است.

روش کامینسکی که نامش هم ارجاعی شوخ‌طبعانه‌ به اسلاف پیشین هنر بازیگری همچون استانیسلاوسکی و لی استراسبرگ دارد، به چالش‌های دوران پیری آدم‌هایی می‌پردازد که در سال‌های پایانی زندگی‌شان، به پوچی عمیقی رسیده‌اند. سندی که هیچ گاه ازدواج موفقی نداشته تمام تلاشش این است که بتواند رابطه‌اش را با تنها دخترش بهبود بخشد و از طرفی رابطه‌ای تازه را با زنی دیگر شروع کند، و برخلاف او نورمن لحظه‌ای نمی‌تواند از خاطره‌هایش با همسرش دست بکشد و به شکلی که گویی دچار اسکیزوفرنی شده باشد، گه‌گاهی با او حرف می‌زند و او را می‌بینید. و از طرفی رابطه‌اش با تنها دختر دائم الخمرش هم بسیار وخیم است.

روش کامینسکی در شکل کارگردانی چندان حرفی برای گفتن ندارد و تمامی تمرکزش را بر داستان‌های فرعی و بازی‌ها گذاشته است. بار کمدی سریال بر دوش شوخی‌های کلامی و تضاد نهفتهٔ میان سندی و نورمن است که آنها را درگیر کشمکش‌هایی تکراری می‌کند. روش کامینسکی به اهمیت داشتن امید و یافتن معنا در زندگی تاکید می‌کند و شخصیت‌هایش را در اوج کهن‌سالی در جست و جوی عشق به تصویر می‌کشد. سندی باید دست از غرورش بردارد و این حقیقت را که دیگر در سطح اول بازیگری نیست بپذیرد و از طرفی نورمن باید یاد بگیرد با نبود همسرش کنار بیاید و زندگی‌اش را ادامه دهد. روش کامینسکی کمدی دلنشینی است که می‌تواند قدری حالتان را بهتر کند.