معرفی سریال «برودچرچ» (کریس چیبنال، ۲۰۱۷-۲۰۱۳) |همه شهر قربانی و مظنون‌اند!

مدیر سایت 1518 روز پیش
بازدید 157 ۳ دیدگاه

هنگامی که قتلی رخ می‌­دهد، قربانی اولین کسی است که از مهلکه نجات می‌­یابد و این دیگران هستند که باید با اتّفاقات پس از قتل دست‌و‌پنجه نرم کنند. این کاری است که سریال برودچرچ انجام می‌­دهد؛ «چگونگی قربانی شدن آدم‌­های یک جامعه، بعد از رخ دادن یک جنایت».

سریال برودچرچ (Broadchurch) ساخته­ شبکه ITV  بریتانیا در سال ۲۰۱۳ است. درامی معمایی-جنایی که در ۳ فصل ۸ قسمته به سرپرستی کریس چیبنال نوشته شد. اما برخلاف دیگر سریال‌­های معمایی- جنایی که بیشتر به داستان جنایت پرداخته می‌­شود و شخصیت­‌ها اغلب تک‌بعدی هستند، چیبنال پا را فراتر گذاشته و به عمق روان شخصیت‌­ها رخنه می‌­کند و این همان چیزی است  که برودچرچ را تبدیل به سریالی موفّق در بین دیگر سریال‌­های گونه خود کرده است. همان‌ طور که امتیازات ۸.۴ از کاربران سایت آی‌ام‌دی‌بی و ۹۲ از منتقدان راتن تومینوز به همراه دریافت جوایز بهترین سریال درام در جشنواره­‌های تی‌وی چویس و بفتا، اثباتی است بر این مدعا. همچنین برودچرچ نویدی است به طرفداران سریال‌های تویین پیکس و جنایت یک تا بار دیگر لذت تماشای یک سریال جنایی را بچشند. چرا که چیبنال نیز از این تأثّر در امان نمانده و در مصاحبه‌ای به صراحت گفته که برودچرچ را متأثّر از این دو سریال نوشته است.

در شهری کوچک و ساحلی پسری ۱۱ ساله به قتل رسیده است. الک هاردی (دیوید تننت) کارآگاهی است که به تازگی به برودچرچ آمده و به همراه الی میلر (الیویا کلمن) که از پلیس‌­های بومی این منطقه است، مسئول حل این پرونده­ قتل هستند. در پی حضور هاردی برودچرچ تبدیل به شهری می‌شود که هیچ‌کس را از اتهام به این قتل مصون نمی‌گذارد.

فیلمبرداری سریال در شهرستان دورست انگلستان انجام شده؛ جایی که به خوبی فضای مناسب این سریال را در اختیار گروه تولید گذاشته و از زحمت آنها بسیار کاسته است. لانگ‌شات‌هایی از منظره‌ این شهر، آرامش و وقفه‌ای را برای مخاطب به وجود می‌آورد که او را به تأمّل وامی‌دارد اما دیری نمی‌پاید که موج‌های متلاطم باز هم به سمت ساحل هجوم می‌آورند و هربار متوجه یکی از مردم این شهر می‌شوند.

شخصیت‌پردازی خوب چیبنال به همراه انتخاب درست بازیگران که زیر نظر او صورت گرفته سریال را برخلاف «دانتون ابی» تبدیل به سریالی پرستاره کرده است. بازیگرانی چون دیوید تننت، الیویا کلمن، جودی ویتاکر، آرتور دارویل و … که هرکدام به تنهایی نقش بسزایی را در باورپذیری و درک هرچه بیشتر عمق و روان این شخصیت‌ها ایفا کرده‌اند. اما چیبنال به همین‌جا بسنده نمی‌کند و در فصل دوم سریال نیز ستارگان بزرگی چون جیمز دارسی، ماریان ژان‌باتیست، فوب والربریج و شارلوت رمپلینگ را به سریال اضافه می‌کند. او حتی برای موسیقی متن نیز به کم قانع نمی‌شود و سراغ اولافور آرنالدس می­‌رود که موسیقی‌ای متناسب با فضای به‌ظاهر آرام اما غم‌زده برودچرچ بسازد و با این کار فضای اثر خود را کامل می‌کند.

ظرافت و دقت پلات فیلمنامه و حضور چنین ستارگانی حتی در نقش‌های فرعی ذره‌ای اجازه‌ی خستگی به مخاطب نمی‌دهد و او را در طول ۳ فصل همراه خود حفظ می‌کند.

برودچرچ روح انسان‌های داغدار از یک قتل را می‌شکافد. قتل تنها شروع ماجراست. پرونده‌ قتل در نهایت بسته می‌شود اما هیچ‌کس انسان پیش از وقوع این جنایت نمی‌شود. در برودچرچ تنها یک قتل رخ می‌دهد اما انسان‌های زیادی می‌میرند. جایی که فشار رسانه، مراجع قضایی و قوانین روح و جسم مردم را درهم می‌شکند و قربانیان زیادی به جا می‌گذارد.

 

پی‌نوشت: سریال گریس پوینت (Grace Point) نمونه‌ای آمریکایی برگرفته از برودچرچ است که در آنجا نیز دیوید تننت در نقش کارآگاه و آنا گان نقش دستیار او را ایفا می‌کند.

print

نظرات کاربران

  • لطفا از تایپ کردن فینگلیش خودداری کنید. در غیر این صورت نظر شما بررسی نخواهد شد.
  • هدف شما ارسال تبلیغات یا بک لینک نباشد. در غیر این صورت دیدگاه حذف می شود.
  • دیدگاه شما فقط و فقط در رابطه با این موضوع باشد.
  • به دیگران توهین نکنید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. سعید گفت:

    از کجا میشه دیدش؟

  2. ریحانه گفت:

    اتفاقا دنبال یه سریال جدید بودم. ممنون

  3. ریحانه گفت:

    اتفاقا دنبال یه سربال چدید می‌گشتم. ممنون