اگر بدانید تا چند ماه دیگر زنده نخواهید بود، ترجیح میدهید که آخرین تولدتان چه شکلی باشد؟ دوستانتان را به ویلایتان دعوت میکنید یا افسرده و تنها به استقبال مرگ میروید؟ جهان با من برقص کموبیش خط داستانی اول را انتخاب کرده است؛ امّا رفته رفته به نگرانیهای شخصیت اولش یعنی جهان هم میپردازد. جهان با من برقص اولین ساختهٔ سینمایی سروش صحت پس از سالها سریالسازی برای تلویزیون است که مفهوم مرگ و زندگی را در یک کمدی خوشساخت و دوستداشتنی به بازی میگیرد. فیلم برخلاف کمدیهای پرفروش گیشه، مسیری تأمّلبرانگیز را انتخاب کرده است تا کیفیت روابط انسانی شخصیتهایش را آشکار کند. جهان با من برقص توانست در سیوهفتمین جشنوارهٔ جهانی فیلم فجر جایزهٔ بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اوّل را برای علی مصفّا به دست آورد.
داستان فیلم
بهمن، برادر جهان (جهانگیر)، مردی که در میانه پنجاه سالگیاش متوجه میشود به زودی دیگر زنده نخواهد بود، نزدیکترین دوستان و اعضای خانوادهاش را برای آخرین تولد جهان به ویلای جهان در گیلان دعوت میکند و با ورود مهمانها داستان فیلم شروع میشود. اما فیلم تنها به مسألهٔ جهان یعنی نگرانیهای مردی در آستانهٔ مرگ برای دنیای پس از نبودنش نمیپردازد. تقریباً همهٔ آدمهای این خانه به نوعی از مشکلی رنج میبرند که تولّد جهان (یا بهتر است بگوییم مرگ جهان!) آنان را به آگاهی تازهای دربارهی خود و دیگران میرساند.
جهان با من برقص از آن دسته فیلمهای کمدی است که برخلاف اغراقهای بزن بکوب کمدیهای گیشه، از یکی دیگر از عناصر کمدی یعنی ضد اغراق استفاده میکند؛ یعنی مسألهٔ مهمی همچون از دست دادن یک دوست خوب کم کم به فراموشی سپرده شده و دست کم گرفته میشود. آدمهای این خانه آنچنان غرق خودخواهیها و مسائل شخصیشان هستند که یادشان میرود اصلاً برای چه به آن ویلا آمدهاند. این شیوهٔ برخورد آنان با مرگ جهان، حتی از سوی خود شخصیت فیلم هم به سخره گرفته میشود. در جایی او از دخترش جدا میشود تا گریه کند اما نمیتواند. در واقع دلیلی برای این کار پیدا نمیکند. این آدمها به جای جمع شدن در مراسم سوگ جهان، پیش از مرگش به آخرین تولدش آمدهاند و سروش صحّت چقدر عالی همه چیز را وارونه کرده است.
https://www.instagram.com/p/B7sq70DHrrZ/?utm_source=ig_web_copy_link
بازیگران جهان با من برقص
فیلم به نسبت از ترکیب بازیگران سرشناس و شناختهشدهای بهره میبرد. جواد عزّتی، هانیه توسّلی، پژمان جمشیدی، کاظم سیاحی، سیاوش چراغیپور و بازیگر موفّقی از تئاتر همچون بهار کاتوزی. کارگردانی روان و سروسادهٔ صحّت در کنار این جمع از بازیگران به خوبی به چشم آمده، به طوری که مخاطب از دیدن تک تک این بازیگران در نقشهای متفاوتشان در کنار یکدیگر لذت میبرد. بازی خوب پژمان جمشیدی در کنار بهار کاتوزی را میتوان از لحظههای بهیادماندنی فیلم دانست که مخاطب را جذب خود میکند. شوخی فیلم با اینکه «کسی برای وارد شدن به طویله در نمیزند»، گیرا و جذّاب از کار درآمده و نماهای داخل طویله به مدد نورپردازی و فیلمبرداری هنرمندانهٔ سینا کرمانیزاده دیدنی است. در لابهلای گفتگوهای فیلم، دیدن نماهای باز درخشانی که ویلای جهان و مناظر اطراف آن را نشان میدهد یا مینیبوس قرمزی که در پیچوخم جادههای پوشیده از درختان حرکت میکند، لذّتبخش است و در یادها میماند.
سروش صحّت در جهان با من برقص به خوبی نشان داده که فیلمی که ساخته با آن دسته از کمدیهای سخیف که جذّابیت خود را مدیون صحنههای بزن بکوب مصنوعی یا شوخیهای جنسی هستند، بسیار فاصله دارد. او همهٔ تلاشش را میکند تا با آنچه در لایههای زیرین کار قرار داده از مخاطب خنده بگیرد و شخصیتهایش را در یک وضعیت کنایی با جهان اطراف خودشان قرار دهد. حتی نام فیلم هم از این قائده مستثنی نیست. جهان آیا اشاره به نام شخصیت فیلم است؟ یا اشاره به دنیایی که اطرافمان وجود دارد؟ اما چه اهمّیت دارد وقتی میدانیم که بهترین کار رقصیدن است.
نظرات کاربران
نظرات کاربران