وب ۳ چیست؟ | راهنمایی به زبان ساده

مدیر سایت 772 روز پیش
بازدید 216 بدون دیدگاه

در این نوشته، کوین رُز، نویسنده ستون تکنولوژی تایم به برخی از پرسش‌هایی که بارها درباره وب ۳ مطرح می‌شوند، پاسخ داده.

من همه‌جا اصطلاح وب ۳ را می‌شنوم. چی هست؟

وب ۳ عنوانی است که برخی از متخصصین فناوری به ایده‌ خدمات جدید اینترنتی داده‌اند که بااستفاده از زنجیره‌های بلوکی (بلاک‌چین) غیرمتمرکز بنا شده- سیستم‌های دفترکل به‌اشتراک‌ گذاشته‌شده که توسط رمزارزهایی همچون بیت‌کوین و اتر استفاده می‌شود.

این اصطلاح چندین سال است که به‌‌وجود آمده، ولی طی چند سال اخیر بسیار متداول شده. پَکی مک‌کورمیک، سرمایه‌گذاری که به محبوب‌شدن وب ۳ کمک کرد آن را به‌عنوان «اینترنتی تحت مالکیت سازندگان و کاربران که با ژتون هماهنگ شده» تعریف کرده است.

طرفداران این فرضیه درباره وب ۳ خیالپردازی کرده و شکل‌های بسیاری را برایش درنظر می‌گیرند، مثل شبکه‌های اجتماعی غیرمتمرکز، بازی‌های ویدیویی که با بازی کردن پول درمی‌آورید و به بازیکنانش ژتون‌های رمزارز هدیه می‌دهد، و پلتفرم‌های ان‌اف‌تی که به مردم اجازه می‌دهد تکه‌هایی از فرهنگ دیجیتال را بخرند و بفروشند. ولی طرفداران آرمان‌گراترشان می‌گویند وب ۳ اینترنت را به‌ این شکلی که ما می‌شناسیم، کاملاً تغییر خواهد داد، سیستم‌های سنتی محافظت را زیرورو کرده و طلیعه‌دار اقتصاد دیجیتال جدیدی بدون دلال‌ها خواهد شد. ولی برخی منتقدین عقیده دارند که وب ۳ کمی تلاش بیشتر برای بازسازی برند رمزارزهاست و هدفش پوست‌اندازی برخی از چمدان‌های سیاسی و فرهنگی و متقاعدکردن مردم به این موضوع که بلاک‌چین مرحله طبیعی بعدی محاسبات کامپیوتری است. دیگران عقیده دارند که چشم‌اندازی پادآرمانشهری برای اینترنتی است که باید برای انجام هر فعالیتی پول پرداخت و هر فعالیت و فعل‌وانفعال اجتماعی‌ای در آن تبدیل به ابزاری مالی می‌شود که باید خریده یا فروخته شود.

چرا ناگهان همه درباره وب ۳ حرف می‌زنند؟

بخشی از آن به‌خاطر رنگ‌ولعاب دادن، بازاریابی و ترس جاافتادن از موضوع گنده بعدی است. ولی هیاهوی وب ۳ میزان سرمایه، استعداد و انرژی‌ای را که در استارت‌آپ‌های رمزارز ریخته می‌شود، آن‌هم دقیقاً پس از بازار پردرآمد رمزارزها در سال گذشته، منعکس می‌کند. شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر در سال ۲۰۲۱ به‌تنهایی بیش از ۲۴ میلیارد دلار روی پروژه‌های مرتبط با رمزارز سرمایه‌گذاری کرده‌اند- بیش از کل ۱۰ سال گذشته- و بیشتر این سرمایه به پروژه‌های مربوط به وب ۳ اختصاص داده شده. برخی از شرکت‌های بزرگ تکنولوژی، مثل توییتر و ردیت هم تجربه خود را با پروژه‌های وب ۳ شروع کرده‌اند. و این صنعت، با کارمندان بسیاری در شرکت‌های تکنولوژیک که خیلی راحت استعفا می‌دهند، برای استعدادهای تکنولوژی تبدیل به آهنربا و شغل باثباتی شده تا آینده خود را در وب ۳ جستجو کنند.

می‌خواهم درباره وب ۳ بدانم. ولی اول، امکانش هست بگویی وب ۱ و وب ۲ چه بود؟

وب ۱ به اینترنت دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ اشاره دارد. این فضا اینترنت وبلاگ ها، مسنجرها و پرتال‌های اولیه مثل AOL بود. بیشترین کاری که مردم روی وب ۱ انجام می‌‌دادند این بود که با بی‌تفاوتی صفحات وب ایستا را می‌خواندند و بیشتر آنها بااستفاده از «پروتکل‌های باز» مثل HTTP، SMTP و FTP ساخته شده بود. البته لازم نیست نگران باشید که این کدها را نمی‌شناسید. فقط این را بدانید که پروتکل‌ باز بخشی از زیرساختار وب است که تحت مالکیت یک شرکت است.

داستان ادامه پیدا می‌کند و می‌رسیم به وب ۲ که مرحله بعدی اینترنت بود و حوالی سال ۲۰۰۵ شروع شد؛ این مرحله دست غول‌های بزرگ شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک، توییتر و یوتیوب بود. در وب ۲ (که گاهی وب ۲.۰ هم می‌نویسند) مردم به این امکان دست یافتند که محتوای خودشان را ایجاد و ارسال کنند، جای‌اینکه منفعل بنشینند و فضای اینترنت را بخوانند، به‌طور فعالانه‌ای در آن مشارکت کنند. ولی بیشتر این فعالیت‌ها سرانجام به تقسیم‌شدن و به پول رسیدن توسط شرکت‌های بزرگی می‌رسید که بیشتر پول و کنترل را برای خود برمی‌داشت.

و بعد می‌رسیم به وب ۳ که جایگزین این پلتفرم‌های متمرکز و یکی‌شده با پروتکل‌های باز و شبکه‌هایی تحت اداره همگانی شده . زیرساخت‌های باز وب ۱ را با مشارکت عمومی وب ۲ ترکیب می‌کند.

لی جین، یکی از سرمایه‌گذاران رمزارز و کتی پاروت، نویسنده چشم‌انداز وب ۳ را این‌گونه ترسیم می‌کنند: «اگر عصر پیشااینترنت/وب ۱ مورد توجه ناشرین بود و عصر وب ۲ مورد توجه پلتفرم‌ها، نسل بعدی ابتکارات- که جمعاً به‌عنوان وب ۳ شناخته می‌شوند- درباره کج‌کردن ابعاد و مقیاس‌های قدرت و مالکیت به‌سمت خالقین و کاربران است.»

خیلی هیجان‌انگیز به‌نظر می‌رسد، ولی… مبهم است. طرفداران وب ۳ چگونه به این اتفاق فکر می‌کنند؟

بحث طرفداران وب ۳ این است که اینترنتی برمبنای بلاک‌چین با روش‌های متعددی می‌تواند باعث ارتقا و بهبود اینترنت جاری شود.

آنها می‌گویند اول از همه پلتفرم‌های وب ۳ می‌توانند به خالقین و کاربران راهی را برای پولسازی از فعالیت‌ و توزیع فعالیت‌شان ارائه کنند که پلتفرم‌های بزرگ نمی‌توانند. برای مثال، فیس‌بوک در حال حاضر با جمع‌کردن داده‌های کاربران و فروش تبلیغات هدفمند پولسازی می‌کنند. نسخه وب ۳ از فیس‌بوک می‌تواند به کاربران اجازه دهد از داده‌های خودشان پولسازی کنند یا حتی به‌خاطر ارسال محتواهای جالب‌توجه از کاربران دیگر «انعام‌های» رمزارزی دریافت کنند. نسخه وب ۳ اسپاتیفای به طرفداران اجازه می‌دهد از آثار آتی هنرمندان «سهامی» را بخرند که به‌شکل مؤثری در مبادله با درصدی از وفاداری‌شان تبدیل به حامی آنها می‌شوند. مالک اوبر در وب ۳ می‌تواند راننده‌های این شبکه باشند.

مت لوین، یکی از نویسندگان بلومبرگ این‌گونه تعبیر می‌کند: «فرضیه اولیه وب ۳ این است که هر محصولی به‌صورت همزمان فرصتی برای سرمایه‌گذاری است.»

بحث دوم طرفداران این است که پلتفرم‌های وب ۳، برخلاف وب ۲، به‌شکل دموکراتیکی حکمرانی کنند. غول‌های اینترنت مثل فیس‌بوک و توییتر ضرورتاً حکومت‌هایی استبدادی‌اند. آنها می‌توانند به‌طور یک‌جانبه به اسم کاربری دسترسی داشته باشند، حساب‌ها را مسدود کرده یا قوانین‌شان را در یک آن تغییر دهند. شبکه‌های اجتماعی بر پایه بلاک‌چین این تصمیم‌ها را به کاربرانی تفویض می‌کنند که می‌توانند برای تصمیم‌‌شان رأی بدهند.

سوم اینکه وب ۳ کمتر از وب ۲ به الگوهای کسب‌وکار مبتنی بر تبلیغات متکی است و درنتیجه مردم، با تبلیغات هدفمند و دنبال‌کننده کمتری که همه‌جا دنبال‌شان هستند و شرکت‌های بزرگ کمتری که داده‌های شخصی‌شان را سرمی‌کشند، حریم خصوصی بیشتری دارند. البته این نسخه‌ای بسیار ایده‌آل از وب ۳ است که بیشتر توسط افرادی ترسیم می‌شود که برای عملی‌شدن آن سهم مالی‌ بالایی دارند. واقعیت می‌تواند بسیار متفاوت باشد.

مثال اپلیکشینی از وب ۳ که امروز وجود دارد چیست؟

نمونه‌ای که بارها به آن اشاره شده اکسی اینفینیتی (Axie Infinity) است؛ یک بازی ویدیویی که توسط استودیوی بازی ویتنامی اسکای ماویس توسعه یافته و برای جایزه‌دادن به بازیکنانش از ان‌اف‌تی و رمزارزهایی بر پایه اتریوم استفاده می‌کند تا بتوانند درون بازی خرید کنند. در این بازی، بازیکنان می‌توانند شخصیت‌هایی را با عنوان اکسی‌ها «به‌دنیا بیاورند»، و از آنها در نبردها علیه سایر بازیکنان استفاده کنند. آنها همچنین می‌توانند زمین‌های مجازی در قالب ان‌اف‌تی جمع‌آوری کرده و نوعی پول دیجیتال را به‌اسم Smooth Love Potion به‌دست آورند که می‌تواند در دادوستدهای رمزارزها مبادله شود.

اکسی اینفینیتی میلیون‌ها بازیکن را به خود جذب کرده، ازجمله افرادی در فیلیپین که زندگی‌شان را تمام‌وقت در اختیار بازی گذاشته‌اند. ولی تکیه این بازی به ژتون‌های رمزارز آن را بی‌ثبات کرده و اگر این ارزش ژتون‌ها کم شود، مثل سال گذشته، ممکن است بازیکنان پول خود را از دست بدهند.

دقیقاً مثل قمار است!

یک‌جورهایی، بله. ولی قمار به‌شکلی باورنکردنی صنعتی موفق است! و ممکن است افراد درباره وب ۳ این بحث را مطرح کنند که اگر قرار است ساعت‌ها و ساعت‌ها در روز وقت صرف بازی کردن کنید، پس دست‌کم باید این فرصت را هم داشته باشید که پولی بگیرید.

اپلیکیشن دیگری هست بتواند کمکم کند وب ۳ را بهتر بفهمم؟

من همیشه فکر می‌کردم هلیم (Helium)، بااینکه به‌اندازه بازی‌های ویدیویی جذاب نیست، ولی نمونه خوبی از پروژه وب ۳ است که نشان می‌دهد چه چیزی آن را از نمونه‌های قبل‌تر متفاوت می‌کند. هلیم اساساً یک شبکه بی‌سیم جمع‌سپاری‌شده و تحت‌قدرت رمزارز است. مردم می‌توانند از طریق شبکه‌های وای‌فای خانه یا محل کارشان ثبت‌نام کرده و، بااستفاده از ابزار خاصی که به کامپیوتر یا مودم‌شان وصل می‌شود، پهنای باند خود را با شبکه هلیم به‌اشتراک بگذارند. درعوض، وقتی ابزارهای اطراف از پهنای باند آنها استفاده می‌کنند، ژتون‌های هلیم جایزه می‌گیرند. هرچه بیشتر نقاط کلیدی آنها مورد استفاده قرار بگیرد، ژتون های بیشتری به‌دست می‌آورند. شبکه هلیم در حال حاضر بیش از ۵۰۰هزار نقطه کلیدی دارد که بسیاری‌شان به ابزارهای متصلی همچون پارکومترها و اسکوترهای برقی نیرو می‌دهند.

شما می‌توانید بدون رمزارز با رفتن به جلوی در خانه‌ها و متقاعدکردن مردم به به‌اشتراک گذاشتن بخشی از پهنای باند اینترنت‌شان با ابزارهای نزدیک شبکه مشابهی بسازید. یا، اگر شرکت مخابراتی بزرگی مثل Verizon یا AT&T باشید، می‌توانید میلیاردها دلار خرج کنید تا خودتان چنین شبکه‌ای را بسازید. ولی هلیم با اجازه‌دادن به مردم برای به‌دست آوردن ژتون‌های رمزارز با اضافه‌کردن پوشش‌های جدید به شبکه، قادر بود شبکه‌ای را بدون هزینه‌های هنگفت و بی‌پرده‌ای بسازد و به‌شکل مؤثری از محبوبیت رمزارزها استفاده کرد تا برای ساخت چیزی که خودش می‌خواست بسازد سرمایه‌گذاری کند.

پس بخشی از جذابیت وب ۳ این است که مردم را تشویق می‌کند کارهایی را چندان رغبتی ندارند، انجام دهند، مثل انجام بازی ویدیویی یا اشتراک وای‌فای‌‌شان با غریبه‌ها؟

این بخشی از آن است. ولی طرفداران وب ۳ فکر می‌کنند مثال‌هایی مثل این تازه آغاز راه است.

 ادامه بده…

خب، حالا ما دست به مخاطره زدیم که تا اعماق مرزهای نظری پیش برویم، ولی برخی از معتقدین به این فناوری فکر می‌کنند وب ۳ می‌تواند ستون فقرات جامعه جدید ژتونی‌ای باشد.

لیور مسیکا، یکی از سرمایه‌گذاران رمزارز اخیراً به مجله تک‌کرانچ گفته: «وب ۳ خانه نهادهای مالی، فعل‌وانفعالات اجتماعی، هویت‌های شخصی و بیشتر و بیشتر از همه اینها در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهد شد.» بین طرفداران وب ۳، درباره «هویت غیرمتمرکز» صحبت زیاد می‌شود- این مفهوم که در آینده همه می‌توانیم امتیاز اعتبار حرفه داشته باشیم که شامل شمارشگری برمبنای بلاک‌چین برای کارهایی که کرده‌ایم، رویدادهایی که شرکت کرده‌ایم و پروژه‌هایی که کمک کرده‌ایم، می‌شود. اینها تبدیل به پرونده‌هایی دائمی برای زندگی‌ آن‌لاین‌مان خواهد شد و دیگران می‌توانند به آنها نگاهی بیندازند تا تصمیم بگیرند استخدام‌مان کنند یا نه، در کارها به ما اعتماد کنند یا نه، و حتی با ما قرار بگذارند یا نه.

به‌نظر خیلی وحشتناک است. یکی از قسمت‌های سریال «آینه سیاه» هم در این باره بود، نه؟

بله. درست است. و ثبات وب ۳، همراه با وابستگی‌اش به بازارهای بی‌ثبات رمزارز، بخشی از این دلیل است که چشم‌انداز بزرگ‌تر وب ۳ با چنین مقاومتی مواجه می‌شود. برای مثال رابین اسلوان، نویسنده و تکنولوژیست می‌گوید که قابلیت پاک‌کردن چیزها – از نظر او، «عملیاتی که اساساً با وب ۳ متناقض است»- درواقع یکی از ویژگی‌های خوشایند خدمات اینترنت بوده. استیفن دایهل، برنامه‌نویس کامپیوتری و یکی از بدگویان صریح رمزارزها حتی پای خود را فراتر گذاشته و به وب ۳ «فرامالی‌گرایی کل موجودیت بشری» می‌گوید.

اسم قدرتمندی است! چه اعتراضات دیگری روی وب ۳ وجود دارد؟

برخی از کسانی که شک دارند صرفاً بر این باورند که وب ۳ از چشم‌انداز تکنیکی معنایی ندارد. آنها اشاره می‌کنند که بلاک‌چین به‌شکل قابل‌توجهی کندتر است و ظرفیت کمتری از پایگاه‌ داده‌های استاندارد دارد، و اینکه محبوب‌ترین بلاک‌چین‌ها حتی نمی‌توانند به میزان داده‌هایی که اوبر، فیس‌بوک یا یوتیوب بر پایه‌ای روزانه استفاده می‌کنند، رسیدگی کنند. آنها می‌گویند برای اینکه کاری کنیم خدمات وب ۳ به همان خوبی که مصرف‌کنندگان می‌خواهند اجرا شود، باید خدمات متمرکزی را بالاتر از این خدمات ایجاد کنید- که ممکن است باعث شکست کل اهداف شود.

افرادی هم هستند که عقیده دارند وب ۳ تلاشی از سوی سرمایه‌گذاران متمول است که صرفاً به‌طور شفاهی با تمرکززدایی موافقت کنند در حالی که خدمات متمرکز جدیدی را که بتوانند کنترل کنند ایجاد می‌کنند- عملاً، برای خودشان دلالان جدیدی می‌سازند.

این همان چیزی نیست که جک دورسی درباره توییتر با آن مبارزه می‌کرد؟

بله. آقای دورسی- مدیر اجرایی سابق توییتر- یکی از طرفداران مهم بیت‌کوین است که عقیده دارد جایگزین دلار خواهد شد و طلیعه‌دار صلح  در جهان. و، مثل بسیاری از طرفداران بیت‌کوین، به دیگر رمزارزها، مثل اتریوم و بلاک‌چین که که بیشتر اکوسیستم وب ۳ روی آن سوار است، بیشتر مشکوک است.

او در یک‌سری توییت در ماه دسامبر، از وب ۳ انتقاد کرد و گفت که «نهایتاً موجودیتی متمرکز با برچسبی متفاوت است». او همچنین از اندریسن هاروویتز، شرکت شناخته‌شده‌ای در سرمایه‌گذاری پرمخاطره‌ که روی پروژه‌های وب ۳ سرمایه‌گذاری‌های سنگینی می‌کند، به‌شدت انتقاد کرد و اشاره می‌کرد که چشم‌انداز آنها از وب ۳ می‌تواند کنترل را از دست کاربران بگیرد و در دست سرمایه‌گذاران متمول و پلتفرم‌ها تکنولوژیک متمرکز بگذارد.

قانونگذاران درباره وب ۳ چه می‌گویند؟

تاالان چیز زیادی نگفته‌اند، اگرچه این موضوع در گزارش اخیر کنگره [آمریکا] مطرح شد. ولی وقتی قانون‌گذاران با به این موضوع مشتاق شوند، این صنعت به مانع برخورد خواهد کرد. یکی از مشکلات بالقوه این است که ژتون‌های رمزارز- که برای بسیاری از اپلیکیشن‌های وب ۳ حیاتی‌اند- اخیراً در ایالات متحده در منطقه خاکستری قانون‌گذاری قرار گرفته. برخی از قانون‌گذاران، ازجمله گری گنسلر، رییس کمیسیون بورس و اوراق بهادار، این‌طور بحث کرده که بسیاری از ژتون‌ها اوراق ثبت‌نشده‌اند و پلتفرم‌هایی که ژتون ارائه می‌دهند باید مثل شرکت‌هایی که اوراق و سهام‌شان را به جریان می‌اندازند تابع یک قانون باشند.

شرکت‌های رمزارز که مخالفند و پاسخ می‌دهند که باید با ژتون‌ها مثل دارایی جدیدی رفتار شود، و نباید تحت قوانین اوراق بهادار موجود باشند. ولی اصلاً معلوم نیست که در این بحث برنده شوند. و اگر استارت‌آپ‌های وب ۳ در ایالات متحده ملزم شوند که با ژتون‌های‌شان مثل اوراق بهادار رفتار شود، بسیاری از آنها ممکن است تعطیل شوند، محصولات‌شان را تغییر دهند یا به کشور دیگری بروند.

وب ۳ چه ربطی به متاورس دارد که یکی دیگر از تکنولوژی‌های گیج‌کننده‌ای است که این‌روزها نمی‌توانم از آن فرار کنم؟

متاورس، اگر اخبارش را دنبال کرده باشی، اصطلاحی است که این‌روزها برای دنیاهای دیجیتال ژرف استفاده می‌کنیم که کاربران در آن می‌توانند روابط اجتماعی داشته باشند، بازی کنند، در جلسات شرکت کنند و کناتر هم فعالیت‌های دیگری را انجام دهند. این چشم‌اندازی است که مارک زوکربرگ وقتی اعلام کرد فیس‌بوک اسم خود را به متا تغییر می‌دهد طرح‌ریزی کرد. و برخی از طرفداران رمزارز عقیده دارند که وب ۳ یکی از بخش‌های ضروری متاورس است، زیرا می‌تواند اجازه ایجاد متاورس‌هایی را بدهد که توسط یک شرکت کنترل نمی‌شود یا تحت کنترل مجموعه قوانین مشخصی نیست. آواتار متاورس شما می‌تواند یک ان‌اف‌تی باشد. خانه متاورس شما می‌تواند با ژتون‌های دولتی همراه باشد یا شما را واجد شرایط پیوستن به محله سازمان نامتمرکز خودگردانی (DAO) کند. حتی وام این مسکن ممکن است در بسته ژتون اوراق بهاداری باشد و با مبادله‌ای نامتمرکز فروخته شود.

بسیار خب، دیگر سردرد گرفتم.

عالی است. راستش، بیشتر این چیزها صرفاً نظریه است، و اگر به بار برسد زمان زیادی داری که راجع به آن مطالعه کنی. فعلاً فقط این را باید بدانی در حالی که مردم می‌خواهند سراغ تجربه‌ها، پلتفرم‌ها و فرصت‌های پولسازی نویی که طرفداران رمزارزها در تلاشند ایجاد کنند بروند، وب ۳ واژه‌ای است که تا چند سال آینده بارها خواهی شنید.

print

نظرات کاربران

  • لطفا از تایپ کردن فینگلیش خودداری کنید. در غیر این صورت نظر شما بررسی نخواهد شد.
  • هدف شما ارسال تبلیغات یا بک لینک نباشد. در غیر این صورت دیدگاه حذف می شود.
  • دیدگاه شما فقط و فقط در رابطه با این موضوع باشد.
  • به دیگران توهین نکنید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *