در جهانی که کوه است و نتایج کارهایمان را با انعکاسش به ما برمیگرداند، پدری میتواند زمینهساز مرگ وحشتناک فرزندش باشد بیآنکه در تصوراتش هم چنین اتفاقی ممکن به نظر برسد. خشم مردانه (Wrath of Man) به کارگردانی گای ریچی که استاد ساختن فیلمهای هیجانانگیز است با بازی جیسون استاتهام، جان دوبارهای بر فضای کرونازدۀ سینمای تجاری بخشید و توانست علاقهمندان این سبک فیلمها را که استاتهام را نیز دوست دارند، برای دقایقی پای نمایشگرها بنشاند و از هیجان، لبریز کند. اگرچه این فیلم، بازسازی یک فیلم فرانسوی به نام کامیون حمل پول است، اما کاملا فضای آمریکایی آن غلبه دارد.
در جدال میان منتقدان و مخاطبان، کمتر پیش میآید که فیلمی مورد اتفاق نظر هر دو گروه باشد و خشم مردانه هم از این قاعده مستثنی نیست. با وجود امتیاز قابل قبول ۷/۲ آیامدیبی به این فیلم و رضایت ۹۱ درصد مخاطبان راتن تومیتوز از آن، تنها ۶۷درصد منقدان این سایت، از فیلم خوششان آمده است. بسیاری از منتقدان سینما، این فیلم را تحت تأثیر فیلم مخمصه مایکل مان میدانند. اما در نهایت، برندۀ این جدال، سازندگان فیلم خواهند بود که با فروش بیشتر، سرمایۀ خود را در دوران ورشکستگی نسبی سینماها، برمیگردانند.
خلاصۀ داستان
فردی به نام اچ برای استخدام در یک شرکت حمل پول، وارد آن شده و با نمرات متوسط، موفق میشود به عنوان مأمور حمل پول استخدام شود. هر چه داستان به جلو میرود اطلاعات بیشتری از او و محیط شرکت به دست میآوریم و در نهایت متوجه میشویم که او برای انتقام از سارقان قبلی کامیون حمل پول، به آنجا آمده است. سارقان بیرحمی که در کشتن انسانها، هیچ تعللی نمیکنند. او برای انتقام گرفتن از آنها، تمام تلاشش را به کار میبندد و کارگردان با جا به جا کردن قسمتهای فیلمنامه، آرام آرام به علت انتقام او و گذشتهاش میپردازد. به طور خلاصه، میتوان خشم مردانه را یک انتقام پدرانه توصیف کرد.
مطابق کلیشههای اکشن
گای ریچی در مقام کارگردان، هیچگاه سعی نمیکند از قواعد فیلمهای اکشن خارج شود و اتفاق تازهای را رقم بزند. او از همان ابتدای فیلم، مشخص میکند که با یک فیلم هیجانانگیز روبهرو هستیم که قرار است مثل اکثر فیلمهای این ژانر، دارای قصهای سرراست، خشن و کثیف باشد. انتخاب استاتهام نیز درستترین اتفاق ممکن فیلم است که به خوبی در این ژانر شناخته شده و میتواند نقش پدری انتقامجو، مرگبار و خونسرد را بهخوبی ایفا کند. هرچند گای ریچی با سه پاره کردن قصه و روایت نامنظم آن سعی میکند بر پیچیدگیهای آن بیافزاید که البته تا حدی هم موفق است، اما خشم مردانه، قصهای سرراست دارد که هرکسی می تواند با آن ارتباط برقرار کند.
انتقام پدرانه
قتل و کشتار انسانها، با هر هدفی که باشد، مذموم است اما آیا کشتن انسانهای بد، برای انتقام، توجیه میشود؟! فیلمهای آمریکایی زیادی مانند خشم مردانه سعی میکنند قانون را ناتوان از اجرای عدالت نشان دهند و برای احقاق حق و گرفتن انتقام، نشان میدهند که باید خودت دست بهکار شوی و در این مسیر، درست مثل آدم بدهای ماجرا رفتار کنی و مورد تشویق تماشاگران قرار بگیری. خشم مردانه انتقام خودسرانۀ پدری است که علاوه بر تواناییهای بارز جسمانی، از موقعیت مالی خوبی هم برخوردار است که او را در این مسیر یاری میکند. اما خود او، رئیس عدهای خلافکار است که به سرقت کامیونهای پول کمک میکنند. مرگ فرزند، بومرنگی است که خودش روزی پرتاب کرده و در نهایت به خودش برخورد می کند.
نظرات کاربران
نظرات کاربران